اختلاس عبدالله بن عباس از بیتالمال بصره
محمدحسین فاضلی[1]
یکی از معیارهای گزینش والیان سرزمینهای اسلامی در زمان حکومت امیرالمومنین J، امانتداری و عدالت بوده است. با این حال ما نقلهایی در تاریخ و نامههایی در نهج البلاغه میبینیم که نشان میدهد که حاکم بصره یعنی عبدالله بن عباس ـ که از شخصیتهای علمی و بافضیلت صدر اسلام است ـ مقدار قابل توجهی از اموال بیتالمال بصره را اختلاس کرده است. این مقاله سعی کرده است این مسئله را از منظر تاریخی بررسی کند و با تکیه بر شخصیت ابنعباس و بررسی نقلهای تاریخی و قرائن موجود در تاریخ° این مسئله را واشکافی کند و صحت آن را بسنجد. به نظر میرسد که اصل اختلاس از بیتالمال توسط ابنعباس درست و غیرقابل خدشه است، ولی مقدار آن کم بوده و با توجه به نامهنگاریهای امیرالمومنین J و تذکرات حضرت، ایشان پشیمان شده، اموال را به بیتالمال بازگردانده و بر سمت خود باقی مانده است.
واژگان کلیدی: عبدالله بن عباس، اختلاس بیتالمال بصره،
در اسلام امانتداری و حفظ امانت از واجبات قطعی است، (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا) [نساء 4: 58]. این امر مهم نسبت به والیان سرزمینهای اسلامی که وظیفۀ حفظ و نگهداری بیتالمال مسلمانان را بر عهده دارند اهمیت دوچندانی پیدا میکند. امیرالمومنین J به عنوان حاکم اسلامی در زمان خودشان، اهمیت زیادی به این مسئله میدادند و در انتخاب والیان سرزمینهای اسلامی، شخصیتهای برجسته و مطمئنی را گزینش میکردند. یکی از این شخصیتهای برجستهای که در طول تاریخ خصوصاً در عصر حکومت امیرالمومنین J نامش در جای جای تاریخ تکرار شده است و نقش پررنگی در دفاع و نشر اسلام دارد، عبدالله بن عباس است که در سال 36 هجری در هنگامۀ جنگ جمل به دستور امیرالمومنینJ والی بصره شد. [2] بصره از جهت اقتصادی و سیاسی از سرزمینهای راهبردی اسلامی محسوب میشد و از این جهت امیرالمومنینJ دقت افزونی در انتخاب والی آن داشتند و به همین دلیل عبدالله بن عباس را که به علم و فضیلت شهره بود انتخاب کردند.
مطالعات تاریخی نشان میدهد که نقلهایی در کتب تاریخ آمده که بیانگر اختلاس و دستبرد عبدالله بن عباس به مقدار زیادی از اموال بیتالمال بصره است. امیرالمومنینJ در نامۀ 41 نهج البلاغه که به خطاب به والی بصره است این قضیه را متذکر میشوند و با خطابی تند و همراه با عتاب او را سرزنش میکنند. حال سؤالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا واقعاً چنین رویدادی رخ داده است؟ آیا عبدالله بن عباس با آن همه سابقۀ خدمت به اسلام دست به چنین کاری زده است؟ مواجهۀ امیرالمومنین J با این واقعه در حد فرستادن نامه است یا اقدامات دیگری را هم انجام دادند؟ آیا این رویداد را همۀ مورخان و اندیشمندان اسلامی قبول دارند یا اینکه محل اختلاف است؟
اینها پرسشهایی است که در این مقاله سعی شده به آنها پاسخ داده شود. ابتدا به شخصیت و جایگاه علمی عبدالله بن عباس میپردازیم و سپس اقوال را آورده، دلائل هر کدام را بررسی میکنیم و در آخر هم جمعبندی خواهیم کرد.
عبدالله بن عباس یکی از شخصیتهای برجستۀ صدر اسلام و از صحابی پیامبر اکرم[ و از شاگردان امیرالمومنینJ است. بدین جهت مطالب بسیاری پیرامون این شخصیت، آثار و آرای او انجام شده است. مانند:
غالب این پژوهشها و بسیاری پژوهشهای دیگری که در طول تاریخ انجام شده، پیرامون شخصیت فردی و اخلاقی و آرای تفسیری ابنعباس است و تنها کتاب «ابنعباس و اموال بصره» است که به صورت نسبتاً مفصل به بررسی واقعۀ اختلاس اموال بصره پرداخته.
مقالۀ حاضر از جهت بررسی اقوال و توضیح پیرامون شخصیت ابنعباس، امتیاز ویژهای نسبت به کتاب ابنعباس و اموال بصره دارد.
مسئلۀ عدالت و مبارزه با فساد همواره از مسائلی بوده که امیرالمومنینJ در تمام مدت حکومت خود سعی در رعایت آن داشته و با هرگونه فسادی به طور جدی و بر اساس موازین شرعی برخورد میکرده است. افزون بر این مورد، این گونه فسادها موجب نگرش منفی اذهان عمومی نسبت به حکومت میشود و باعث سرایت فساد به اقشار مختلف جامعه میشود. پس مصلح و مفسد بودن کارکنان دولتی خصوصاً والی یک سرزمین نقش سرنوشتسازی در صلاح و فساد جامعه دارد. خصوصاً که بصره به جهت موقعیت اقتصادی و سیاسی بیش از دیگر سرزمینها مورد توجه است. بنابراین بررسی اصل روی دادن این واقعه و نوع مواجهۀ امیرالمومنین J با این فساد اهمیت پیدا میکند.
علاوه بر این، مسئلۀ اختلاس از مسائل مبتلابه جمهوری اسلامی است و چگونگی برخورد حاکم حکومت اسلامی در صدر اسلام میتواند کمک به چگونگی برخورد حاکمان حکومت اسلامی امروز کند.
اعضاي پورتال فقط در صورت فراموش نمودن نام کاربري و رمز عبور ميتوانند به اين صفحه مراجعه نمایید. برای مشاهده شماره تلفن های ارتباطی بخش های مختلف اینجا کلیک نمایید...