همایش «مرزبان تشیع: بازکاوي مواضع آيت‌الله العظمي بروجردي(ره) درباره تقريب مذاهب و بهائيت» در قم برگزار شد

 

آيت‌الله حسيني قزويني: آيت‌الله بروجردي تقريب را براي اعتلا و ارتقا شيعه مي‌خواستند نه ناديده‌گيري مباني اهل بيت(ع) / ایشان تمام تلاشش را برای نابودی بهائیت به کار گرفت.

حجت‌الاسلام ابوالحسني: آيت‌الله بروجردي بهائيت را یک سازمان سیاسی خطرناک می‌دانست / طبق منابع دست اول، نگاه ایشان به بهائیت کاملاً منفی بود.

دکتر رجبي دواني: آيت‌الله بروجردي، بهائيت را زاييده استعمار مي‌دانست/ اگر طرح تقریب ایشان ادامه می‌یافت، سلفی‌گری رشد نمی‌کرد.

حجت‌الاسلام انبيايي: برخورد آيت‌الله بروجردي با بهائيت نشان مي‌دهد که «بهائيت» را نه مذهب يا دين، بلکه فرقه و کالت («cult») مي‌ديد و در نتيجه حقوق شهروندي براي آن قائل نبود.

 

 همايش «مرزبان تشيع: بازکاوي مواضع آيت‌الله العظمي بروجردي (ره) درباره تقريب مذاهب و  بهائيت» شنبه 29 مهر‌ماه در سالن انديشه موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) برگزار شد.

در اين مراسم که از سوي مؤسسه آموزسي و پژوهشي امام خميني (ره)، با همکاري پژوهشکده تاريخ معاصر و مدرسه عالي فقه و اصول امام حسين (ع) (تحت اشراف آيت‌الله العظمي مکارم شيرازي) برگزار شد، حجت‌الاسلام و المسلمين دکتر مهدي ابوطالبي دبير اين همايش، با اشاره به برخي نسبت‌ها و تفاسير نادرست درباره ديدگاه‌هاي آيت‌الله العظمي بروجردي(ره)، گفت: تحريف ديدگاه‌ها و انديشه‌هاي آيت‌الله بروجردي به ويژه در دو موضوع تقريب مذاهب و بهائيت از عوامل مهم شکل‌گيري همايش بوده است.

 قائم مقام گروه تاريخ انديشه معاصر موسسه امام خميني(ره) با بيان انتشار آخرين ويراست کتاب «شرح زندگي‌نامه آيت‌الله العظمي بروجردي(ره)» از سوي دکتر محمدحسن رجبي دواني (فرزند مرحوم استاد علي دواني)، افزود: اين کتاب خود از قديمي‌ترين منبع مستند براي آشنايي با مواضع و عملکرد آيت‌الله بروجردي(ره) به ويژه در مسأله تقريب و بهائيت است و اين همايش تلاش دارد در ابعاد تاريخي، فقهي و کلامی، ديدگاه آيت‌الله بروجردي را بررسي کند.

 

حجت‌الاسلام والمسلمين محمدصادق ابوالحسني به عنوان اولين سخنران اين همايش، به تبيين موضع آيت‌الله بروجردي در قبال بهائيت پرداختند. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرح «تقریب مذاهب» و «مبارزه با فرقۀ بهائیت» در کار آیت‌الله بروجردی ممتاز است، به نسبت‌سنجي ميان این دو امر پرداخته و گفتند: آيت‌الله بروجردي نشان داد که اگر تقریب مذاهب، به معنای معقول و مشروع آن صورت گیرد، یکی از مهم‌ترین ثمراتش، مقابله قاطع با فرقه ضاله بهائیت است؛ زيرا بهائيت، پروژه استعمار براي شکاف در جهان اسلام و نابودی مسلمین است؛ لذا هم آیت‌الله بروجردی و هم شیخ‌عبدالمجید سلیم، رئیس دانشگاه الازهر - نخستین کسی که برای تقریب با مرحوم بروجردی مکاتبه می‌کرد - هر دو فتوای مهمی در برابر فرقه بهائیت دادند. حضرت آيت‌الله بروجردي بهائیت را بازوی پرتحرک امپریالیسم می‌دانست و خروش ایشان در برابر صهيونيست و فشار به دربار برای اعلام برائت از آن، نشانه ديگري بر اهتمام وی نسبت به اتحاد صفوف سیاسی مسلمین است.

 ابوالحسنی با اشاره به مواجهه حضرت آيت‌الله بروجردي با بهائيت، گفت: چند ديدگاه در مورد موضع حضرت آيت‌الله بروجردي با بهائيت قابل ذکر است. ديدگاه اول همدلانه‌بودن ايشان با فرقه بهائيت است: برخي مي‌گفتند حضرت آيت‌الله بروجردي با رژيم شاه همدلانه رفتار کرده است و نقاري بين ايشان و شاه در قبال بهائیت نبود؛ لذا می‌کوشند تا حوادثی که نشانگر تیرگی روابط دربار و آیت الله بروجردی دربارۀ بهائیت است را انکار کنند. اين ایده، عمدتاً از سوي مطبوعات و نویسندگان وابسته به رژیم پهلوی مطرح می‌شد.

به گفته ابوالحسني، دومین ديدگاه، تقابل بنيادي و همه‌جانبه آیت الله بروجردی با این فرقه را مطرح می‌کند و تاثير عميق این تقابل در تيرگي روابط ايشان با دربار را نشان می‌دهد. اما ديدگاه سوم که متأخر است و عمدتاً در سالیان اخير طرح می‌شود، اين است که آيت‌الله بروجردي  با اينکه با فرقه ضاله بهائيت زاویه داشت، ولي مال و جان آنان را محترم می‌شمرد و حتي علما را مي‌فرستاد تا از مال و جان آنها صیانت کنند. برخی با این نوع تفسیر از سیره آیت الله بروجردی، در پی اثبات حقوق شهروندي بهائیت هستند.

 ابوالحسني، با نقد ديدگاه سوم، گفت: در منابع دست اول از جمله در اثر مهم استاد دواني چنين اظهار نظري از سوي حضرت آيت‌الله بروجردي ديده نمي‌شود؛ بلکه بالعکس، نگاه ایشان درباره بهائيت یکسره منفی است و در برابر اين فرقه قاطعانه می‌ايستد و هیچ‌گاه دم از حفظ مال و حقوق شهروندی آنان نمی‌زند؛ چنان‌که برخي فتواي تحریم همه جانبه بهائیت از سوی ایشان را با فتواي تحريم تنباکو مقايسه کرده‌اند.

حجت‌الاسلام ابوالحسني در ادامه به صورت مستند، به اثبات ديدگاه دوم و نقد ديدگاه سوم پرداخت و عبارات افراد متعدد از اطرافيان و شاگردان آيت‌الله بروجردي را  قرائت کرد که در همه آنها از شدت عمل آيت‌لله بروجرودي در قبال بهائيت سخن به ميان رفته است؛ افرادي همچون: مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سيدمحمدحسين علوي بروجردي (داماد آيت‌الله بروجردي)، مرحوم استاد علي دواني، مرحوم آيت‌الله صافي گلپايگاني، مرحوم استاد فلسفي، مرحوم شيخ‌مهدي حائري و مرحوم واعظ‌زاده خراساني.

حجت الاسلام ابوالحسنی در ادامه به ریشه‌یابی حساسیّت شدید آیت الله بروجردی در قبال بهائيت پرداخت و دو عامل را در این زمینه مورد تأکید قرار داد: نخست اینکه آیت‌الله‌ بروجردی «زمان‌شناس بودند لذا دقیقا فعالیت بهائیت را رصد می‌کرد و ضمناً راهبرد استعمارگران را می‌دانست؛ به همین جهت به یکی از وزرای عصر پهلوی هشدار داد، شوقی افندی سیاست جدیدی را بنا گذاشته است که طبق آن، بهائیت، از مرحله تکاپوی مخفیانه وارد فاز آشکار و توهین به مقدسات شده است». دوم اینکه باور آیت‌الله این بود که بهائیت دین نیست؛ بلکه یک فرقه و حزب سیاسی خطرناک است که وحدت ملی و ادیان الهی را هدف گرفته است. ایشان همه لایه‌ها، ابعاد و طبقات بهائیت را تهدید می‌دید و نگاهی منفی بدان داشت.

استاد ابوالحسني در راستاي اثبات نکته دوم به صورت مستند،‌ نامه آيت‌الله بروجردي به مرحوم فلسفي در ماجراي تخريب حظیره القدس را قرائت کردند. اين نامه به تاریخ 19/2/1334 در روزنامه کیهان در سطح ملی منتشر شد و بعداً نیز در صفحه 194 خاطرات استاد فلسفی درج گردید. طبق اين نامه می‌بینیم که آیت‌الله بروجردی ضمن تقدير و تشكر از سخنراني‌هاي کوبندۀ مرحوم فلسفی، به ادامه مبارزه و مقابله جدي با بهائي‌ها تاكيد می‌کند و می‌نویسد:

«...خدمات پرقيمتي را كه اين چندروزه نسبت به ديانت مقدسه اسلام، بلكه مطلق ديانات و نسبت به قران كريم بلكه مطلق كتب سماوات و نسبت به استقلال مملكت و حفظ مقام سلطنت و دولت و ارتش و تمام افراد ملت ايران و مسلمانان جهان انجام داده‌ايد و مقداري از پرده ضخيمي را كه يك حزب سياسي به اسم مذهب بهائي روي منويات خود گسترده و متجاوز از سالها در حدود صد سال [است] كه با تشكيلات منظم و صرف پولهاي گزاف مجهول‌المخزن و تبليغات دامنه‌دار خود، علنا بر ضد مذهب رسمي مملكت كه بالطبع موجب وحدت مليت است و ... بر عليه سلطنت و حكومت كوشش مي‌كنند، بالا زده و مقداري از آنها را مكشوف نموده‌ايد، موجب مسرت حقير و عموم مسلمانان، بلكه مسرت حضرت ولي‌عصر ارواحنافداه مي‌باشد».

آيت‌الله بروجردي، در ادامه نامه، آسيب حزب بهائيت به استقلال كشور را بسيار مهم شمرده و هشدار داد كه اعضاي اين حزب در بسياري از شئون كشور نفوذ كرده‌اند و لازم است ادارات و مراكز حساس و وزارتخانه‌ها از اين عناصر تصفيه شوند.

 حجت‌الاسلام ابوالحسني در بخش پایان سخنان خويش گفت: وقتی آیت‌الله بروجردی درباره بهائیت از تعابیر پرمعنایی همانند: 1. «حزب سیاسی به اسم مذهب بهائی»؛ 2. «با تشکیلات منظم»؛ 4. صرف‌کنندۀ «پول‌های گزاف مجهول المخزن»، بهره می‌گیرد و مبارزه با آن را خدمت به تمام ادیان و ملت ایران می‌داند، کاملاً می‌توان وجه بینش و سیره ایشان را در قبال بهائیان کشف کرد. امروز پژوهشگران صاحب نظر نیز معتقدند که فرقۀ بهائیت یک سازمان سیاسی است که دستورات بیت‌العدل و اسرائیل را در ایران تعقیب می‌کند و ایدئولوژی آن محو ادیان الهی و سیطره بر جهان می‌باشد. بهائیت به شکل فرقه‌ای پیش می‌رود که به آن «کالت» (Cult) بهایی گویند؛ یعنی یک گروه کاملاً بسته، منسجم و زنجیره‌وار است. این تحلیل، خیلی به نگاه آیت الله بروجردی نزدیک است با این تفاوت که ایشان شناخت عمیق خود را دهۀ 1320 نشان داد.

 

به گزارش روابط عمومي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، آيت‌الله حسيني قزويني به عنوان دومين سخنران همايش، به موضوع ديدگاه آيت‌الله العظمي بروجردي درباره تقريب مذاهب اسلامي پرداختند. ايشان در سخناني با رد انتساب برخي مواضع به مرحوم آيت‌الله بروجردي درموضوع تقريب مذاهب گفت: اقدامات تقريبي حضرت آيت‌الله بروجردي باعث شد تا شيخ شلتوت فتوا دهد که مي‌شود از يکي از مذاهب اسلامي يعني حنفي، حنبلي،‌ مالکي و شافعي به مذهب شيعه منتقل شد و اين در حقيقت ره‌آورد سنگين و بزرگي براي شيعه بود که اين مرد بزرگ به دست آورد و ما امروزه در کنار سفره اين زحمات خالصانه ايشان نشسته‌ايم. البته حضرت آيت‌الله بروجردي تقريب را با اعتقاد به امامت ائمه هدي(ع) دنبال کردند و در همه آثار و مطالبشان بر اين مسئله تأکيد کردند و از امامت ذره‌اي عقب‌نشيني نکردند.

آيت‌الله حسيني قزويني در بخشي از سخنانشان گفتند: مرحوم آقاي واعظ‌زاده خراساني در يکي از مصاحبه‌هاي خويش گفته بود نظر آيت‌الله بروجردي اين بود که ما حديث ثقلين را مطرح کنيم و از طرح احاديث ديگر مربوط به ولايت (مثل حديث غدير، حديث منزلت و ...) خوداري کنيم. من از آيت‌الله شبيري زنجاني که با آيت‌الله بروجردي ارتباط داشت و از دوستان نزديک شيخ‌محمدتقي قمي [نماينده آيت‌الله بروجردي در امر تقريب] بود، از محضرشون سوال کردم. ايشان قاطعانه فرمودند: اين افترا به آيت‌الله العظمي بروجردي است. آيت‌الله بروجردي به هيچ‌وجه معتقد نبود که حديث ثقلين را در برابر اهل سنت مطرح کنيم، ولي احاديث امامت را بيان نکنيم. بلکه نظر ايشان اين بود که با طرح حديث ثقلين و مرجعيت علمي اهل بيت (ع) مي‌توانيم نظر مساعد اهل سنت را نسبت به اهل بيت (ع) در حوزه مرجعيت علمي جلب کنيم و پس از آن خودشان ديگر احاديث را به صورت خودکار درک خواهند کرد.

آيت‌الله قزويني افزود: حضرت آيت‌الله بروجردي تقريب را براي اعتلا و ارتقا شيعه مي‌خواستند نه ناديده‌گيري مباني اهل بيت(ع)؛ همچنين وحدت در انديشه ايشان تاکتيک نبود، بلکه راهبرد بود و آن را امري مسلم مي‌دانستند. برخي از شاگردان ايشان، تبديل به جاي تقريب و اجتهاد در برابر نص را بيان کرده‌اند که درست نيست؛ مرحوم آقاي واعظ‌زاده از جمله اين افراد است که در مصاحبه‌اي، دو نشانه براي تقريب بيان منتسب کرد: بايد از منصوص‌الخلافه ائمه(ع) دست برداريم؛ همچنين نکته عجيب ديگر از سوي ايشان اين بود که ما به فکر مشروعيت خلافت شيخين باشيم.

آيت الله قزويني با اشاره به ارادت ويژه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي به محضر اهل بيت عصمت و طهارت(ع) نقل کردند: حضرت آيت‌الله بروجردي چنان عنايتي به اهل بيت(ع) داشتند که وقتي ملک سعود خواست به قم بيايد و با او ملاقات کند نپذيرفتند و دليلشان هم اين بود که موجب تضعيف و وهن حضرت معصومه(س) است، زيرا او به زيارت آن حضرت نخواهد رفت؛ همچنين از بين هداياي ارسالي شاه عربستان فقط قرآن را قبول کرد و اين نشان مي‌دهد که ايشان اين‌قدر به مکتب شيعه و حضرت معصومه(س) عنايت داشتند؛ لذا مطالب مطرح شده در مورد رويکرد تقريبي حضرت آيت‌الله بروجردي درست نيست.

به گفته آيت الله قزويني، منظومه و مباني فکري آيت‌الله بروجردي درتقريب غير از چيزي است که برخي دارند. آيت‌الله بروجردي به استاد دواني فرمود: معمولا وقتي اقليتي بخواهد به سمت اکثريت برود [در آن هضم مي‌شود و] چنان‌چه ذوق‌ز‌ده شود، طرف مقابل فکر مي‌کند که خبري شده است. ايشان معتقد بود اينکه ما از پيروان مذاهب بخواهيم که از فلان اصل اعتقادي و عملي خود کنار بکشند و صرف‌نظر کنند، شدني نيست؛ ما شيعه هستيم و افتخار پيروي اهل بيت(ع) را داريم و حتي يک مستحب و مکروه کوچک را قابل حذف نمي‌دانيم و از ديگران هم انتظار نداريم که به خاطر تقريب، از اصولشان دست بردارند بلکه انتظار ما اين است که حسن تفاهمي ايجاد شود و هر مذهبي بهترين کالاي خود را ارائه کند و شيعه هم کالاي نفيس معارف اهل بيت(ع) را عرضه کند.

آيت‌الله حسيني قزويني خاطرنشان ساخت، متأسفانه برخي به نام تقريب مطالبي مطرح مي‌کنند که درست نيست؛ کسي گفته بود ما بايد تلاش کنيم جوانان شيعه آزاد باشند يعني يا به فقه امام صادق(ع) و يا به فقه ابوحنيفه عمل کنند؛ نمي‌دانيم مستندات آنان براي چنين سخناني چيست؟ اگر اين‌طور چوب حراج به مذهب شيعه بزنيم آيندگان به ما لعنت خواهند کرد؛ اين مذهب با خون امثال ميثم تمارها و حجربن عدي و... به دست ما رسيده است؛ با وجود اينکه ميثم را آويزان کردند باز در مورد علي(ع) و حقانيت او سخن گفت و آن وقت برخي به راحتي به خود اجازه مي‌دهند که دم از يکساني فقه ابوحنيفه و امام صادق(ع) بزنند.

ايشان به اين افراد توصيه کرد کتاب "شهداءالفضيله" از مرحوم علامه اميني ره را بخوانند و ببينند که علماي زيادي داريم که به خاطر دفاع از شيعه خونشان را اهدا کردند و اگر جانبازي آنان نبود معلوم نبود اين مذهب امروز به دست ما برسد، فشاري که بر سر شيعه در طول تاريخ آمد اگر بر سر هر مذهب ديگري آمده بود منقرض شده بود، ولي شيعه به پشتوانه معارف قوي اهل بيت(ع) باقي مانده و رو به رشد است.

آيت‌الله قزويني،‌ در پاسخ به سوال مطرح شده، با بيان سه رويکرد «افراطي»، «تفريطي» و «معتدل» در موضوع نحوه تعامل شيعيان با اهل سنت، رويکرد صحيح که همان آيت‌الله بروجردي بوده است را رويکرد سوم يعني معتدل دانست. در اين رويکرد، در عين تلاش براي يافتن مشترکات با اهل سنت و وحدت با آنها در مقابل کفار و استعمارگران و نقد رويکرد جريان تشيع انگليسي، اما به اصول تشيع پايبندي وجود دارد و برخلاف جريان تفريطي، نسبت به هضم‌شدن تشيع در اهل سنت حساسيت وجود دارد.

آيت‌الله حسيني قزويني سخنان کوتاهي نيز درباره موضع آيت‌الله بروجردي درباره بهائيان ايراد کرد. ايشان در واکنش به مطالب جنجالي که درباره بهائيت به آيت‌الله بروجردي نسبت داده شده است، گفتند: درباره مسأله بهائيت، برادر عزيزمان دکتر رجبي دواني، در کتاب شرح زندگاني آيت‌الله العظمي بروجردي [در خلال خاطرات استاد دواني] از صفحه 291، حدود دوازده صفحه، مطالب باارزشي درباره مبارزه اين مرجع با فرقه بهائيت آورند. نامه‌هاي متعددي که آيت‌الله بروجردي در مبارزه با فرقه بهائيت به شاه و مسئولين سياسي آن زمان نوشتند، نشانگر اين است که ايشان براي نابودي بهائيت، نه تنها در ايران، بلکه از صفحه گيتي، تمام تلاششان را به کار بردند.

 

دکتر محمدحسن رجبي دواني، فرزند مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمين استاد علي دواني،  در ادامه اين همايش با اشاره به رونمايي از ويراست جديد کتاب شرح زندگاني آيت‌الله العظمي بروجردي گفت: مرحوم آقاي دواني در سن ۲۹ سالگي کتاب وحيد بهبهاني را نوشتند و مورد تشويق خاص آيت‌الله بروجردي قرار گرفتند.

به گفته دکتر رجبي دواني، مرحوم استاد دواني، آيت‌الله بروجردي (ره) را قانع مي‌کنند تا شرح حال و زندگينامه خودشان را بيان فرمايند. بر اين اساس در چند جلسه آيت‌الله بروجردي خاطرات زندگي‌شان را مي‌گويند و  استاد دواني آن را يادداشت مي‌کنند.  مرحوم دواني بنا داشتند زندگي آيت‌الله بروجردي را در ادامه کتاب وحيد بهبهاني (که آيت‌الله بروجردي از نوادگان ايشان محسوب مي‌شد) بياورند. اما با وفات آيت‌الله برجرودي،  گفت‌وگوهاي صورت گرفته، به اضافه برخي خاطرات ديگر از فرزندان و شاگردان خاص ايشان، در کتابي به نام شرح زندگاني حضرت آيت الله بروجردي تا قبل از چهلم ايشان منتشر کرد. به گزارش فرزند مرحوم دواني، اين کتاب بعدها دو بار توسط نويسنده تغييرات و اصلاحاتي بر روي آن انجام شد و انتشار يافت. در ويراست اخير که به تازگي توسط پژوهشکده تاريخ معاصر منتشر شد، با رعايت امانت، اسناد و مطالب زيادي توسط دکتر رجي در آن اضافه گرديده است.

دکتر محمدحسن رجبي دواني در ادامه به اختصار به موضوع مواجهه آيت‌الله بروجردي با تقريب مذاهب و بهائيت پرداخت. به قضاوت دکتر رجبي،  اگر حرکتي را که حضرت آيت الله بروجردي در مورد تقريب آغاز کردند تداوم داشت، جايي براي سلفي‌گري و وهابيت و حوادث ساليان اخير باقي نمي‌ماند؛ ولي با کمال تأسف تداوم نيافت. برخي مي‌گويند چون روابط ايران و مصر بهم خورد، مسائل تقريب هم تحت‌الشعاع قرار گرفت، ولي اگر اين فرض درست باشد، چرا روابط تقريبي با عراق هم بهم خورد؟!

دکتر دواني در پايان سخنان خود درباره موضع آيت‌الله بروجردي در قبال بهائيت نيز گفتند: مرحوم حضرت آيت‌الله بروجردي از همان نخستين ساليان مرجعيت‌شان به مسئله بهايئت حساس بودند. ايشان بهائيت را زاييده استعمار مي‌دانست و مي‌خواست اين مسئله را که تهديد براي ديانت و استقلال کشور بود، از طريق ابزار قانوني پيگيري کند؛ لذا در ملاقات با شاه و مسئولان وقت خطر اين فرقه را گوشزد مي‌کردند.

 

به گزارش روابط عمومي موسسه امام خميني، آخرين سخنران همايش، حجت الاسلام والمسلمين دکتر محسن انبيائي از اساتيد سطوح عالي حوزه علميه قم بود. وي به تبيين حکم فقهي بهائيان و موضع مراجع از جمله آيت‌الله بروجردي در مورد آنها پرداخت. ايشان، ضمن اشاره به دسته‌بندی کفار از يک سو و نيز ذکر حقوق متعدد برای افراد بشر از سوي ديگر گفت: برخی آقايان با اثبات يک حق در يک مورد خاص، می‌خواهند ساير حقوق را نيز برای گروه‌های متعدد کفار ثابت کنند و اين مسئله نه تنها قياس منطقی نيست بلکه استقراء هم نيست.

از نگاه حجت‌الاسلام انبيايي، شدت و حدّتي که در مواجهه مراجع با بهائيت وجود دارد، نشان مي‌دهد مسأله «بهائيت»، مساله «اقليت ديني» نيست؛ به عنوان مثال، امام خميني در استفتايي که از ايشان درباره قرض دادن به يهوديت و مسيحيت و بهائيت شده، پاسخ دادند: «در غير فرقه ضالّه مانع ندارد». جمعي از مومنين از مرحوم آيت‌الله بروجردي درباره بهائيت سوال کردند: معاشرت، خريد و فروش، اجاره املاک و اموال به آنها، مراجعه به پزشک بهايي، مراجعه  جهت اصلاح سر و صورت و ...  چه حکمي دارد؟ آيت الله بروجردي پاسخ دادند: «لازم است مسلمانان نسبت به اين فرقه، معاشرت و مخالطه و معامله را ترک کنند». اين فتوا را برخي ديگر از مراجع همچون آيت الله العظمي گلپايگاني بيان کردند.

به گفته دکتر انبيايي، ما نبايد فرقه بهائيت را به عنوان يک مذهب نگاه کنيم. آنچه که امروزه بر آنها در جامعه‌شناسي صدق مي‌کند، عنوان «کالت» (cult) به معناي فرقه است. «فرقه» به اين معناکه در دل يک جامعه، گروهي شکل بگيرد که منافع اکثريت را مدنظر نداشته باشد و منافع سازمان و تشکيلات خود را بر جامعه ترجيح بدهد.

وي موارد متعددي از برخورد کشورهايي چون فرانسه، آمريکا، بلژيک و آلمان با «cult» ها بيان کرد و گفت: برخورد مراجع عظام تقليد با اين فرقه نشان مي‌دهد که «بهائيت» را نه مذهب يا دين، بلکه «cult» مي‌ديدند و لذا فتوايي که دادند در خلا نبوده بلکه از نزديک فعاليت آنها را مي‌ديدند. وي عنوان کرد: اگر «بهائيت» در زمره «cult» ديده شود، فاقد حقوق شهروندي هستند؛ ضمن آنکه مي‌توان با استفاده از ابزارهاي قانوني با آنها برخورد کرد.

 

خاطرنشان مي‌شود: در اين مراسم که با حضور جمع زيادي از محققان، اساتيد و طلاب برگزار گرديد، از کتاب "شرح زندگانی آيت‌الله العظمی بروجردی" اثر ماندگار حجت‌الاسلام و المسلمين مرحوم علی دوانی که توسط فرزند ايشان دکتر محمدحسن رجبي دواني ويراست جديد و اضافات زيادي در آن صورت گرفته است، رونمايي گرديد. اين اثر توسط پژوهشکده تاريخ معاصر (موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران) به تازگي روانه بازار شده است.