سخنان پروفسور لگنهاوزن در گفت‌و‌گو با اندیشکده مقصد

من حاج محمد لگنهاوزن هستم / علامه مصباح یک استاد فکر واقعی بود / اصلا کسی را در دنیا می‌توانید مثل آیت الله خامنه‌ای پیدا کنید؟

«من حاج محمد لگنهاوزن هستم. در یک خانواده متدین کاتولیک در نیویورک متولد شدم.» این جمله‌ای بود که  پروفسور، سخنرانی خود را با آن آغاز کرد. به او گفته شده بود که مخاطبین همه جوان هستند و شاید شما خیلی با جمع‌های این چنینی ارتباط نداشتید و بیشتر با اساتید و نخبگان علمی سر و کار داشته‌اید. سرش را به نشانه انکار تکان داد و گفت: من هم جوانم، فقط هفتاد سال دارم!

قبل و بعد جلسه بسیار جدی و صریح و تعامل‌ناپذیر به ذهن می‌رسید، اما از همان ابتدای بحث شروع کرد به بیان خاطرات جالب و بیانی شورانگیز و خودمانی، بارها خنده حضار را برانگیخت.

وقتی می‌گفت خیلی جالب است، واقعا از عمق جان می‌گفت. انسان احساس می‌کرد واقعا حالت عجیبی در وجود او در حال جریان و غلیان است.

حقیقت‌جویی و آزادفکری از تمام حرکات او پیدا بود اما بسیار معتقد به مبانی و اصول اعتقادی تشیع. بسیار به علامه مصباح یزدی اظهار ارادت می‌کرد و او را یک استاد فکر واقعی می‌دانست.

وقتی از او سؤال شد که نظرتان درباره رهبر انقلاب اسلامی چیست، پاسخ داد: من بطور کلی در امور سیاسی دخالت نمی‌کنم، اما شما می‌توانید خودتان ببینید. از میان رهبران سیاسی دنیا، اصلا کسی مثل ایشان پیدا می‌شود؟ اصلا کسی هست که قابل مقایسه با ایشان باشد؟ مخصوصا اداره یک کشوری که دائما دشمنان به او فشارهای مختلفی می‌آورند، ایشان توانسته است این کشور را به پیش ببرد.

بی‌اعتنایی و اظهار نفرت از دنیا و بیان نگرانی‌ها از گرایش دانشمندان به پول و مسائل مادی بارها در بیان او تکرار شد و این بیان با ابراز احساسات پاک او همراه می‌شد و اثر عمیقی باقی می‌گذارد.

گستره مطالعات او و عمق آگاهی‌هایش درباره فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و تازه‌ترین تحولات جهان در حوزه فلسفه، واقعا کم نظیر بود.

و واقعا ما چقدر نیاز داریم بشنویم و بیش از آن نیاز داریم ببینیم: آدمی پر وار شود از راه گوش. ربنا وفقنا.

 

پنج روند کلی درباره تحولات فلسفی در دنیا

پروفسور محمد لگنهاوزن: ابتدا می‌خواهم پنج نکته کلی درباره تحولات فلسفه در دنیا مطرح کنم:

  1. پذیرش جریان‌های مختلف فلسفه: وقتی من دانشگاه بودم تمام دعوا بین فلسفه تحلیلی و قاره‌ای بود. اما الان فلسفه‌های مختلف جریان دارد و فلسفه‌های مختلف فرصت ظهور و بروز یافته‌اند و اختلافات و درگیری‌های این چنینی چندان مطرح نیست.
  2. تخصصی شدن فلسفه: الان جریان فلسفه به سمت بررسی‌های تخصصی‌تر و دقیق‌تر می‌رود. مثلا امروز کسی نمی‌تواند بگوید من فیلسوف علم هستم. بلکه او می‌تواند فیلسوف فیزیک یا فیلسوف بیولوژی یا حتی بسیار خاص‌تر مانند فلسفه کوانتوم باشد. این موجب بررسی‌های دقیق‌تر می‌شود اما آسیبش این است که شمول و جامعیت دیدگاه‌ها زیر سؤال می‌رود.
  3. گسترش فعالیت زنان: امروز بر خلاف گذشته فعالیت زنان در فلسفه بسیار گسترده شده است. در گذشته حضور زنان در فلسفه بیشتر محدود به مسائل فمینیستی فلسفه بود. اما الان زنان در دیگر مسائل هم حضور گسترده‌ای دارند.
  4. گسترش کارهای میان رشته‌ای: امروزه کارهای بین رشته‌ای، بسیار گسترده شده است. الان کسی که می‌خواهد فلسفه ریاضی کار کند، خواندن متون فلسفه ریاضی کفایت نمی‌کند بلکه باید حتماً فرد ریاضی هم بخواند، برای فلسفه روان‌شناسی در روان‌شناسی هم دستی بر آتش داشته باشد. امروز این نکته در غرب امتیاز محسوب می‌شود و کسی که دنبال کار است در چند رشته تحصیل می‌کند تا بتواند وارد کارهای بین‌رشته‌ای شود.
  5. گرایش به مسائل مادی میان فیلسوفان: پنجمین مورد از تحولات کلی در جریان فلسفی دنیا یک مسئله خطرناک است که خلاف تحولات قبلی که هم جهات مثبت داشت و هم منفی. آن هم این است که گرایش به پول و مسائل مادی خیلی زیاد شده است و بسیاری از دانشمندان اول دنبال پول هستند نه علم و حقیقت. دانشمند به جای اینکه دنبال خط فکری باشد نصف وقت خود را برای کسب درآمد می‌گذارد یا دوست دارد کاری را انجام دهد که مورد حمایت مالی توسط مؤسساتی مانند جان تمپلتن است.

سیر های کلی درباره فلسفه اسلامی در غرب

  1. شد فلسفه ابن سینا در غرب: در دهه اخیر فلسفه اسلامی مخصوصاً ابن سینا در اروپا خیلی علاقه‌مند پیدا کرده است حتی بین کسانی که مسلمان نیستند.
  2. تأثیر گرایشات عرفانی در گرایش به فلسفه اسلامی: قبلاً مطالعات اخلاق و فلسفه اسلامی به خاطر تأثیرات فلسفه اسلامی در فلسفه غرب بود اما با زحمت‌هایی که افرادی مانند سید حسین نصر و هنری کربن - که علاقه به عرفان اسلامی و تصوف داشتند و فلسفه اسلامی این گرایش عرفانی را داشت - کشیدند، رویکردهای عرفانی نسبت به فلسفه اسلامی در غرب شکل گرفته است.
  3. رشد فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی: امروز فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی در حال رشد است. در گذشته در مورد ملاصدرا اصلاً متنی موجود نبود اما الان چندین کتاب خوب به زبان انگلیسی چاپ شده است. فلسفه اسلامی در بسیار از زمینه‌ها بسیار غنی است. مثلا آنها خیلی علاقه‌مند شده‌اند که بحث علیت که بیش از هزار سال در فلسفه اسلامی مورد بحث بوده است، به چه معنی است و تفاوتش با مباحث فلسفه غرب چیست؟
  4. تغییر رویکردها در شناخت فلسفه‌های دیگر: دیدگاه غرب در مورد شناخت دیگر فلسفه‌ها تغییر کرده است. قبلا اینطور بود که مطالعه می‌کردند تا بفهمند آنها در مورد سؤالات ما چه می‌گویند. اما رویکرد فیلسوفان امروزی درک دغدغه‌های‌های دیگران است. پنجاه سال پیش کسی که فلسفه می‌خواند می‌خواست ببینند ابن سینا چه می‌گوید؟ اما ما الان به دنبال این هستند که ببینند دغدغه او چه بوده؟ چه سؤالاتی داشته و به دنبال حل چه مشکلاتی بوده و چرا این مشکلات برای او مطرح بود. امروز فلسفه به این سمت رفته است.

تحولات در مطالعات اخلاقی

  1. در ۳۰ - ۴۰ سال گذشته غالب کارهای فلسفه اخلاقی و فرا اخلاق بحث از واقع‌گرایی و غیرواقع‌گرایی بود، اما احساس من این است که کسانی که در این زمینه کار کردند دیگر خسته شده‌اند. زیرا اینقدر انواع و  اقسام واقع‌گرایی هست که معلوم نیست چه کسی به چه معنا واقع‌گرا است.
  2. بحث‌های دیگری که امروز در اخلاق دنبال می‌شود یکی بحث جامعه‌شناسی اخلاق است که به دنبال این است که چه کار کنیم که اخلاق در جامعه زیاد شود؟ یا مثلاً بحث روان‌شناسی اخلاق که اخلاق چگونه در فرد نهادینه می‌شود؟
  3. بحث دیگر اخلاق محیط زیست و پزشکی است که خیلی کار شده و الان هم در حال رشد است.
  4. بحث‌های اخلاق رسانه هم به تازگی دارد قوت می‌گیرد.
  5. یک بحث دیگری که به تازگی مطرح شده بحث شستشوی اخلاقی است مانند بحث شستشوی مغزی که قبلاً مطرح بود. شرکت‌ها به دنبال پیدا کردن راهکاری برای توجیه کارهای غیراخلاقی خود هستند. حتی آنها فارغ التحصیلان رشته اخلاق را به عنوان کمیته اخلاق استخدام می‌کنند تا راه حلی اخلاقی! برای توجیه بی‌اخلاقی‌ها پیدا کنند.

راهکارهایی برای حضور فعال در تحولات فلسفی

  1. اول اینکه باید در تحول‌خواهی واقع‌بین باشیم و اندازه و توانایی‌های خود را درک کنیم. نه اینکه بخواهیم تمام دنیا را همراه با خود کنیم جریان‌ها را نمی‌توان به طور کلی تغییر داد و متحول کرد.
  2. دیگر اینکه باید جمع‌های خودمانی داشته باشیم و انجمن‌های دینی تشکیل دهیم. حداقل بر اساس دانش‌های خود به آنهایی که از ما شنوایی دارند آموزش بدهیم و حداقل این است که اشکالات دیگر تفکرات اشتباه را مطرح کنیم.
  3. نکته دیگر این است که مباحث علامه مصباح و علامه طباطبایی برای نقطه شروع خوب است اما کافی نیست. این تنها نقطه شروع است باید راه را ادامه داد و در اینجا متوقف نشد. فلسفه اسلامی خیلی قوی است و پایه‌های قدرتمندی دارد اما قرار نیست در همین نقطه‌ای که هستیم توقف کنیم باید فلسفه اسلامی را به خوبی یاد بگیریم و در مورد آن فکر کنیم. قرار نیست ما همه گزاره‌های فلسفی اسلامی را قبول کنیم. علامه مصباح(ره) این طور نبودند و با تمام ارادتی که به ملاصدرا داشتند، همه مباحث ایشان را قبول نکردند. اما من قبول می کنم!(با خنده)
  4. بحث‌های فلسفی ما نیازمند پیگیری‌های تاریخی است. این کار تاریخی خیلی مهم است. اصلاً بحث علم حضوری از کی آغاز شد؟ چگونه تحول پیدا کرد و از این قبیل مسائل. این بحث‌های تاریخی در آثار فلسفی ما بسیار کم کار شده است.
  5. برای گفتگو با دیگران باید به سمت درک فکر دیگران رفت و برای تکلم، باید اول گوش داشت تا زبان.
  6. به نظر می‌رسد جریان‌های مختلف فلسفی کمتر با یکدیگر گفتگو می‌کنند و تابعین هر نظریه فقط نظریات همسو با خود را مطالعه می‌کنند که این خوب نیست. این نگرانی در مورد فلسفه اسلامی هم وجود دارد. فکر نکنیم ما تماما حق هستیم و دیگران نکته درستی ندارند. ممکن است با خواندن آنها به اشتباهات خود پی ببریم.
  7. ما باید چیزهایی که جوانان ما می‌خوانند، مطالعه می‌کنند، می‌پذیرند و حتی فیلم‌هایی که می‌بینند را مورد بررسی قرار دهیم.  ببینیم فلسفه نیچه یا هایدگر چه ظرفیت‌ها و چه جذابیت‌هایی دارد که جوانان ما به دنبال آن‌ها می‌روند.
  8. نظر بنده در مورد آموزش فلسفه کودکان این است که که باید به آنها منطق و فکر کردن و عمیق شدن در مسائل را آموزش بدهیم تا از برخورد با شبهه نترسند. وقتی شبهه‌ای برای آنها پیدا می‌شود، به گونه‌ای برخورد نکنید که احساس گناه کنند، بلکه طوری برخورد کند که احساس کند این شبهات راهی برای عمیق شدن در دین و اعتقادات دینی است.
  9.  اگر می‌خواهید به اسلام خدمت کنید، باید زبان‌های دیگر را یاد بگیرید. متأسفانه عموم طلبه‌ها یا زبان دیگری بلد نیستند یا تنها زبان خارجی را انگلیسی می‌دانند. مخصوصا زبان چینی را فرا بگیرید تا بتوانید اسلام و فلسفه اسلامی را به آنها انتقال دهید و بدانید چینی‌ها در امور فلسفی چه می‌گویند. اگر طلبه‌ها به زبان عربی مسلط هستند، می‌توانید مقالات خود را به زبان عربی بنویسید تا مخاطبان عرب‌زبان از آن استفاده کنند یا حتی به زبان‌های ترکی.

 

کانال روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) را در پیام‌رسان‌های ایتا، سروش، بله و روبیکا دنبال فرمایید:
 ایتا
 https://eitaa.com/iki_ac_ir
 سروش
 https://splus.ir/iki_ac_ir
 بله
 https://ble.ir/iki_ac_ir
 روبیکا
 https://rubika.ir/iki_ac_ir