
گروه علمي اديان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با همکاری دبیرخانه کرسیها برگزار میکند
موضوع: واقعگرايي ديني و نقش آن در اسلامي سازي علوم از منظر علامه مصباح یزدی(ره)
ارائهکننده: حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر سید اكبر حسینی قلعهبهمن
ناقد: جناب آقاي دكتر امير خواص
مدیر کرسی: حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رضا قزي
سهشنبه 18 خرداد 1400 ساعت 11
درگاه مجازی شرکت در کرسی علمی
میهمانان محترم:
ورود اعضای پرتال:
مقدمه
امروزه مباحثات اخلاقي در زمره جذابترين گفتگوهايي است كه مابين فرهنگها، اديان و حتي اقوام گوناگون در جريان است. گفتگو راجع به اينكه آيا "سقط جنين" عملي صحيح و درست است يا خير، "آسان مرگي" كاري شايسته است يا نه، "اعطاي اعضاي بيماراني كه به اصطلاح دچار مرگ مغزي شدهاند به بيماران نيازمند", عملي درست است يا خطا، آيا "شبيه سازي" عملي بايسته و درست است يا خير؛ همچنين مباحثه دربارهي دهها مسالهي ريز و درشت ديگر از اين سنخ, فضاي مباحثات بين فرهنگي را به خود اختصاص داده است.
از سوي ديگر, نقد و ارزيابي اعمال افراد ديگري كه پيرامون ما زندگي ميكنند و در مواردي به نظر ميرسد مرتكب كاري ناشايست شدهاند نيز، در ميان مباحثات اخلاقي رايج از جايگاه خاصي برخوردار است.
همچنين، به طور مشخص و برجستهاي، خود ما در طول زندگي اشخاصي را به عنوان الگوي رفتار اخلاقي در نظر ميگيريم و ميكوشيم تا به حد امكان, همانند او شويم.
به هر ترتيب, بررسيهاي اخلاقي براي بدست آوردن حكم صحيح كار و عملي (مثل شبيه سازي و آسان مرگي) و نيز كوششهاي اخلاقي (چه در جهت اصلاح رفتار اخلاقاً نادرست ديگران و چه در جهت تعالي و تكامل اخلاقي خود), نيازمند پيشفرضهايي است كه بدون آن پيشفرضها نميتوان وارد اين جريان شد. يكي از مهمترين و اساسيترين پيشفرضها, واقعيت داشتن احكام اخلاقي و گزارههاي اخلاقي یا واقعگرئی اخلاقی است. به عبارت ديگر، هنگامي كه محققي در پي كشف حكم سقط جنين است, در حقيقت ميكوشد پرده از واقعيتي بردارد كه (دست كم در نظر خودش) تا قبل از آن بررسي مجهول و ناشناخته بوده و نسبت به آن واقعيت وي جهل داشته است. همچنين، وقتي كه شما رفتار دوست خود را نميپسنديد و سعي در نقد و ارزيابي آن رفتار داريد, در حقیقت, انجام آن رفتار را براي او نامناسب ميدانيد و به گونهاي خبر از واقعيتي ميدهيد كه همانا ناهمگوني آن رفتار با حقيقت وجودي آن دوست ميباشد. و زماني كه براي خود الگويي انتخاب ميكنيد, در واقع, آن الگو را داراي ويژگيهايي ميدانيد كه براي شما آن ويژگيها داراي اهميتاند. به هر حال, ورود به اينگونه مباحث, نيازمند واقعيت داشتن احكام اخلاقي است كه بايد به آن اهميت خاصي مبذول شود. كه اين نوشتار سعي ميكند در حد فرصت و مجالي كه در اختيار دارد, به اين مساله و موضوع از منظر حضرت علامه مصباح یزدی، رحمت الله علیه بپردازد.
اما در آغاز باید گفت، بحث راجع به واقعيت و حقيقت داشتن احكام اخلاقي، مثل اين حكم كه قتل انسان بيگناه عملي خطاست و يا اين كه احترام به سالمندان كاري شايسته و پسنديده است, در دو ناحيه مطرح ميشود: الف. در ناحيه مفاهيم اين احكام ( مثلاً در ناحيه اين كه آيا پسنديده بودن واقعيتي دارد و يا آيا خطا بودن حقيقتي در عالم خارج دارد) و ب. در ناحيه خود اين احكام و گزارهها به اين معنا كه آيا اين گزارهها و احكام, خبر از واقعيتي در وراي خود ميدهند يا نه. البته، نيازي به توضيح نيست كه بحث از مفاهيم, تاثيري مستقيم بر بحث از گزارهها دارد و ديدگاهي كه در آن بخش اتخاذ ميشود در قسمت ديگر نيز دخالت ميكند. همچنین باید دانست که مفاهیم اخلاقی که در ناحیة محمول گزارهها و احکام اخلاقی قرار میگیرند، یا درقالب مفاهیم ارزشی همانند خوب و بد و درست و خطا هستند و یا در قالب الزامات اخلاقی همچون باید و نباید و وظیفه قرار میگیرند. بنابر اين، در اين نوشتار تلاش بر این است که برای رسیدن به واقعیت داشتن حقایق اخلاقی، و واقعگرائی اخلاقی، به الزامات و ارزشهای اخلاقی از نگاه مرحوم علامه مصباح یزدی پرداخته شود.
به طور کلی واقع گرایان اخلاقی چهار ادعا را در این خصوص مطرح می کنند:(گفتنی است در خصوص تبیین واقع گرایی اخلاقی دیدگاه های مختلفی میان متفکران اخلاقی مطرح است).
حقایق اخلاقی در عالم وجود دارند و به تبع آنها اوصافی نظیر خوب، بد، درست، نادرست، فضیلت و رذیلت که به حقایق غیر اخلاقی نیز تحویل پذیر نمیباشد، محققاند.
۲- این حقایق از آگاهی ما (حالتی که در آن حالت میاندیشیم و صحبت میکنیم) و از امیال، گرایشها و احساسات ما مستقلاند.
۳- گزارههای اخلاقی قابلیت صدق و کذب دارند و به بیان دیگر گزاره های اخباریاند که خبر از واقعیتی میدهند که میتواند صادق یا کاذب باشند.
۴- دست کم برخی از گزارهها و ادعاهای اخلاقی صادقاند.
واقعگرایان در ادعای اول که مورد تاکید آنان است درصدند تا وجود حقایق اخلاقی را نشان دهند و در ادعای دوم که مرحله بعدی است استقلال آن ها را از باورها، امیال، و سلیقهها و احساسات ما عنوان میکنند. ادعاهای سوم و چهارم نیز از لوازم واقع گرایی اخلاقیاند؛ وقتی حقایق اخلاقی وجود دارند چون این حقایق در رابطه با آدمی معنا مییابند لازم است تا او بتواند از آنها خبردار شود و از آن ها آگاهی یابد و این آگاهی یا مطابق با واقع و صادق است و یا این معرفت مطابق با واقع نیست و کاذب است. در خصوص آخرین مدعی نیز باید گفت برخی واقع گرایان مدعیاند که ما در زندگی روز مره خود در مییابیم که برخی از احکام اخلاقی صادقاند و چنین نیست که تمام احکام اخلاقی کاذب باشند. این درک به نوعی فطری است و مطابق با حکم فطرت آدمی است.
اعضاي پورتال فقط در صورت فراموش نمودن نام کاربري و رمز عبور ميتوانند به اين صفحه مراجعه نمایید. برای مشاهده شماره تلفن های ارتباطی بخش های مختلف اینجا کلیک نمایید...