
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران علاوه بر قدرت مادی، از قدرتی معنوی و الهی برخوردار است، گفت: این مؤلفه ویژه، ایران را به ابرقدرتی منحصربهفرد تبدیل کرده است.
به گزارش روابط عمومی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، منوچهر محمدی رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی و رئیس شورای علمی گروه علوم سیاسی اظهار کرد: سؤال خوبی مطرح شد مبنی بر اینکه چرا روند تحولات جهانی به این سمت حرکت کرده است. پاسخ این سؤال به روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و ارائه راهبرد امنیتی جدید این کشور بازمیگردد. آمریکا اخیراً، حدود دو هفته قبل، راهبرد امنیتی خود را منتشر کرده که تفاوتهای اساسی با راهبردهای پیشین دارد.
وی افزود: در این راهبرد، آمریکا بهصورت ضمنی اعلام میکند که دیگر ابرقدرت جهان نیست، بلکه تنها یک قدرت بزرگ در کنار سایر قدرتهاست. دوم اینکه آمریکا دیگر خود را ژاندارم جهان نمیداند و تصریح میکند که فقط به دنبال منافع ملی خود است؛ هر جا منافعش اقتضا کند، مانند یک تاجر وارد میشود و هر جا هزینه داشته باشد، حاضر به پرداخت آن نیست.
محمدی با اشاره به پیامدهای این نگاه گفت: بر همین اساس، آمریکا بهدنبال پایان دادن به جنگ اوکراین و روسیه است تا بتواند روابط خود را با روسیه بهبود بخشد و بهویژه در حوزههایی مانند قطب شمال، به تعامل و تجارت بپردازد. در مورد ناتو نیز نگاه واشنگتن این است که ناتو یک سازوکار پرهزینه است و آمریکا نباید هزینه امنیت اروپا را بپردازد، بلکه اروپاییها باید خودشان هزینههای امنیتیشان را تقبل کنند.
وی ادامه داد: در حقیقت، در این راهبرد جدید، بازنده اصلی اروپا است و اروپاییها در حال «یتیم شدن» هستند؛ موضوعی که کاملاً برخلاف منطق طرح مارشال و ناتو پس از جنگ جهانی دوم است.
رئیس شورای علمی گروه علوم سیاسی موسسه امام خمینی(ره) درباره چین نیز گفت: آمریکا میپذیرد که چین در حال رشد است، اما معتقد است باید رقابت با چین را در حوزه اقتصادی دنبال کند و حاضر نیست برای تایوان هزینه بدهد. در این چارچوب، تایوان نیز یکی از متضرران این راهبرد خواهد بود.
محمدی با اشاره به سیاست آمریکا در غرب آسیا تصریح کرد: در منطقه ما، آمریکا بهدنبال «دوشیدن» کشورهای عربی است. از سوی دیگر، بر این باور است که ایران اگرچه پس از جنگ ۱۲ روزه تضعیف شده، اما همچنان تهدیدی برای امنیت منطقه و رژیم صهیونیستی محسوب میشود و بنابراین باید کنترل شود.
وی افزود: کلیت این راهبرد آن است که آمریکا اعلام میکند بهدنبال جهانگرایی نیست، بلکه بهصورت «گلهگله» و موردی عمل میکند؛ هر جا مسئلهای به نفعش باشد، وارد میشود. در آمریکای لاتین نیز معتقد است دکترین مونرو، یعنی «آمریکا برای آمریکاییها»، باید دوباره احیا شود و به همین دلیل برخورد تندی با ونزوئلا آغاز کرده است؛ نه به دلیل قاچاق یا مسائل سیاسی، بلکه بهخاطر نفت و منابع غنی این کشور.
وی در ادامه با طرح یک پرسش کلیدی گفت: سؤال اینجاست که آیا آمریکا پذیرفته نظم جدیدی در جهان در حال شکلگیری است که در آن ابرقدرتهای جدیدی در برابر آمریکا ظهور میکنند یا خیر؟ اگر این نظم را پذیرفته، چه راهبردی برای مقابله با آن دنبال میکند؟ پاسخ این است که آمریکا این نظم جدید را پذیرفته، هرچند نامی از آن نمیبرد، اما با طرح «موازنه قوا» عملاً آن را تأیید میکند.
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی افزود: موازنه قوا به این معناست که آمریکا پذیرفته حداقل دو قدرت در برابر یکدیگر قرار دارند؛ یک قدرت غربی به رهبری آمریکا و یک قدرت شرقی متشکل از مثلث چین، روسیه و ایران. بنابراین، نوعی نظام دوقطبی شرقمحور در حال شکلگیری است.
محمدی با اشاره به نگاه آمریکا به ونزوئلا و ایران گفت: باور غالبی شکل گرفته که یکی از دلایل اصلی ورود آمریکا به ونزوئلا این است که اگر بخواهد ایران را در غرب آسیا کنترل کند، ناگزیر به درگیری نظامی خواهد بود و در این صورت، ایران نیز به منابع انرژی منطقه ضربه میزند. برای کنترل بازار انرژی و قیمت جهانی نفت و بنزین، آمریکا نیاز دارد منابع انرژی ونزوئلا را در اختیار داشته باشد.
وی تصریح کرد: آمریکا از دو کشور ایران و ونزوئلا فقط و فقط «تسلیم» میخواهد و به کمتر از آن قانع نیست. درباره ونزوئلا صراحتاً میگوید که بر اساس دکترین مونرو، این کشور متعلق به حوزه نفوذ آمریکا بوده و باید تسلیم شود.
محمدی خاطرنشان کرد: آمریکا بهدنبال تسلیم نظام جمهوری اسلامی است؛ یعنی بازگشت به وضعیتی که یک حکومت وابسته و مطیع مانند رژیم پهلوی بر سر کار باشد. به همین دلیل، رابطه ایران و آمریکا یک رابطه با حاصل جمع جبری صفر است و هیچ راه آشتیای وجود ندارد.
محمدی با طرح پرسشی درباره آینده ایران در نظم جدید جهانی گفت: اگر ایران بخواهد در این نظم جدید مؤثر باشد، اولاً ظرفیتهای بالایی دارد و ثانیاً باید راهبرد جانمایی هوشمندانهای اتخاذ کند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و اصل «نه شرقی، نه غربی»، توانسته نقش مهمی ایفا کند. این به معنای قطع تعامل نیست، بلکه همکاری و هماهنگی راهبردی با کشورهای شرق، در شرایطی که دشمنی آمریکا آشکار است، امری طبیعی و اجتنابناپذیر محسوب میشود.
قدرت معنوی و امداد الهی، مؤلفه متمایز قدرت جمهوری اسلامی در نظم جدید جهانی است
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران علاوه بر قدرت مادی، از قدرتی معنوی و الهی برخوردار است، گفت: این مؤلفه ویژه، ایران را به ابرقدرتی منحصربهفرد تبدیل کرده و در تحولات منطقهای و جهانی، از جمله طوفانالاقصی، نقشی تعیینکننده داشته است.
محمدی اظهار کرد: خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران میتواند از ظرفیت اتحادیههایی همچون شانگهای و بریکس برای تقویت همکاریهای بینالمللی خود استفاده کند. البته این به معنای عدم تعامل با اروپا، غرب یا حتی آمریکا نیست؛ اگر آنها آمادگی تعامل داشته باشند، جمهوری اسلامی مانعی برای همکاری قائل نیست.
وی افزود: تجربه ۴۷ سال گذشته نشان داده است که علیرغم توطئهها، فشارها و جنگهای متعدد، جمهوری اسلامی ایران نهتنها تضعیف نشده، بلکه روزبهروز قدرتمندتر شده است. در کنار این قدرت، ما از مؤلفهای برخورداریم که هیچیک از قدرتهای جهانی از آن بهرهمند نیستند و آن، قدرت الهی و معنوی است؛ قدرتی که همواره امدادهای غیبی را به یاری ملت ایران رسانده است.
محمدی تصریح کرد: این در حالی است که سایر کشورها صرفاً بر منافع مادی و ملی خود تکیه دارند. من در کتاب «انقلاب اسلامی ایران؛ ابرقدرت منحصر بهفرد» بهطور جدی به این موضوع پرداختهام و تأکید کردهام که مهمترین عنصر قدرت جمهوری اسلامی، ایمان به غیب و یاری خداوند متعال است.
رئیس شورای علمی گروه علوم سیاسی موسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: در واقع ما در کنار قدرت هوشمند و مادی، با نوعی قدرت معنوی مواجه هستیم که باید بهعنوان یک مدل مستقل از قدرت تعریف و تئوریزه شود. این قدرت را نمیتوان ذیل «قدرت نرم» صرف طبقهبندی کرد، بلکه باید بهعنوان یک مؤلفه مجزا با ویژگیهای خاص خود در منظومه قدرت جمهوری اسلامی در نظر گرفت؛ مؤلفههایی که ریشه در آموزههای قرآنی دارد، مانند «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» یا غلبه گروه اندک بر گروه کثیر.
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی با اشاره به نمونههای تاریخی گفت: این امدادهای الهی را هم در جنگ بدر میبینیم و هم در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی؛ مواردی که قدرتی فراتر از محاسبات مادی به یاری ملت ایران آمده است.
محمدی در ادامه به تحولات منطقهای پرداخت و درباره عملیات «طوفانالاقصی» و حمله ۷ اکتبر گفت: بدون تردید، طوفانالاقصی در روند تحولات جهانی و تسریع شکلگیری نظم جدید بینالمللی تأثیرگذار بوده است. اینکه ملتی با ابتداییترین امکانات در برابر رژیمی با پیشرفتهترین تجهیزات نظامی ایستادگی کند و نزدیک به دو سال مقاومت داشته باشد و شکست نخورد، یک پدیده بسیار معنادار است.
وی افزود: هدف رژیم صهیونیستی نابودی حماس بود، اما آیا حماس نابود شد؟ پاسخ روشن است؛ خیر. در نهایت، با آتشبس، ضربهای به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «ترمیمناپذیر» به رژیم صهیونیستی وارد شد. از این جهت، طوفانالاقصی را میتوان یکی از پیشرانهای مهم تحولات جهانی دانست که به بسیاری از روندها سرعت بخشید.
محمدی درباره ورود محور مقاومت به این نبرد تصریح کرد: سؤال مهمی که مطرح میشود این است که آیا ورود محور مقاومت، از جمله حزبالله، انصارالله یمن و گروههای مقاومت عراقی، اقدامی صحیح بود یا خیر. باید تأکید کرد که این گروهها از سر احساس تکلیف و وظیفه وارد میدان شدند و نقش مهمی در حمایت از مردم غزه و حماس ایفا کردند.
وی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران وارد جنگ نشد. این یک خطای تحلیلی است که گفته میشود ایران وارد نبرد طوفانالاقصی شده است. ایران تنها زمانی پاسخ داد که مستقیماً مورد حمله قرار گرفت و این پاسخ، بر اساس حق مشروع دفاع از خود و قواعد حقوق بینالملل صورت گرفت.
محمدی خاطرنشان کرد: همانگونه که در جنگ تحمیلی هشتساله نیز ایران آغازگر جنگ نبود و صدام با تجاوز و بمباران شروعکننده جنگ بود، در این مقطع نیز جمهوری اسلامی آغازگر هیچ درگیریای نبوده است.
رئیس شورای علمی گروه علوم سیاسی در پایان به ادعای مقامات آمریکایی و صهیونیستی مبنی بر تضعیف ایران پس از تحولات اخیر اشاره کرد و گفت: اینکه گفته میشود جمهوری اسلامی ایران ضعیف شده، ادعایی بیاساس است. نهتنها ایران تضعیف نشده، بلکه موازنه قدرت در غرب آسیا نیز به نفع رژیم صهیونیستی تغییر نکرده و شواهد میدانی نشان میدهد که مقاومت همچنان یک بازیگر تعیینکننده در معادلات منطقهای است.
اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه به هیچیک از اهدافش نرسید/ ایران نهتنها تضعیف نشد بلکه قدرت خود را نشان داد
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی با بیان اینکه هدف رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه نابودی یا تسلیم جمهوری اسلامی بود، تأکید کرد: نهتنها این اهداف محقق نشد، بلکه اسرائیل تحت فشار مجبور به درخواست آتشبس شد و موازنه قوا در منطقه همچنان به نفع محور مقاومت است.
محمدی اظهار کرد: در جنگ ۱۲ روزه، هدف اصلی رژیم صهیونیستی نابودی جمهوری اسلامی ایران و یا وادار کردن آن به تسلیم بود، اما نهتنها به هیچیک از این اهداف نرسید، بلکه آنچنان تحت فشار قرار گرفت که خودِ اسرائیل درخواست آتشبس کرد، نه ایران.
وی افزود: رژیم صهیونیستی حتی ناچار شد برای توقف جنگ به آمریکا متوسل شود و اعلام کند که دیگر توان ادامه جنگ را ندارد. در واقع اسرائیل ضربه سختی خورد و عقبنشینی کرد. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران نهتنها تضعیف نشد، بلکه قدرت و ظرفیتهای خود را بهخوبی به نمایش گذاشت.
محمدی با اشاره به تحولات پس از جنگ تصریح کرد: بعد از پایان جنگ نیز ایران در برابر آمریکا قدرت خود را نشان داد. زمانی که آمریکا به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد، جمهوری اسلامی با هدف قرار دادن مرکز فرماندهی آمریکا در «الحدیده» ضربه سنگینی وارد کرد. این تحولات نشان میدهد که موازنه قوا در منطقه همچنان به نفع محور مقاومت است، نه محور رژیم صهیونیستی.
رئیس شورای علمی گروه علوم سیاسی درباره هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به قرار دادن کشور در وضعیت «نه جنگ، نه صلح» گفت: این وضعیت دوام نخواهد داشت. از نگاه جمهوری اسلامی، رژیم صهیونیستی بدون جنگ و بحران قادر به ادامه حیات نیست و دیر یا زود، پس از فراغت نسبی از ماجرای غزه، به جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد.
وی ادامه داد: زمان این حمله قابل پیشبینی دقیق نیست؛ ممکن است یک سال یا دو سال دیگر باشد، اما نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با این نگاه در آمادهباش کامل هستند و بهطور مستمر در حال تقویت توان دفاعی خود هستند. شخصاً پیشبینی میکنم ممکن است حتی کمتر از یک سال دیگر رژیم صهیونیستی دست به تجاوز بزند تا بهانهای برای درگیری جدید ایجاد کند.
محمدی با اشاره به تفاوت احتمالی جنگ آینده با جنگ ۱۲ روزه گفت: در جنگ ۱۲ روزه، تصور رژیم صهیونیستی این بود که با آغاز تجاوز، در داخل ایران شورش مردمی شکل میگیرد، اما این پیشبینی کاملاً اشتباه از آب درآمد و مردم ایران متحدتر از گذشته پشت نظام ایستادند. اکنون راهبرد جدید آنها این است که ابتدا با فشار اقتصادی و روانی، نارضایتی و شورش داخلی ایجاد کنند و سپس وارد جنگ شوند. افزایش نرخ ارز و فشارهای معیشتی را نیز باید در همین چارچوب تحلیل کرد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت رویکرد دولت سیزدهم و دولت چهاردهم در جریان تحولات منتهی به جنگ ۱۲ روزه اظهار کرد: در دوران خود جنگ، دولت چهاردهم عملکرد خوبی داشت و با تمام توان در خدمت مردم و نظام بود و اجازه نداد بحران جدی در کشور شکل بگیرد. این عملکرد قابل تقدیر است؛ همانگونه که مردم نیز منسجم و متحد در کنار نظام ایستادند.
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی درباره نقش رهبر معظم انقلاب گفت: رهبر انقلاب بارها بر حفظ «اتحاد مقدس» پس از جنگ تأکید کردهاند. در دیدار اخیر با مداحان نیز بر کمک به دولت تأکید شد و نقد مستقیمی متوجه دولت نشد. این به معنای حفظ انسجام و جلوگیری از آسیب به اتحاد ملی است، اما در عین حال، اگر وضعیت معیشتی مردم کنترل نشود، ناگزیر باید برای اصلاح شرایط، تصمیمات جدیتری اتخاذ شود.
رئیس اندیشکده اندیشهورزان سیاست خارجی در پاسخ به پرسشی درباره مهمترین عامل حفظ «اتحاد مقدس» گفت: مسئله معیشت مردم یک امر عمومی است و ربط مستقیمی به اتحاد مقدس ندارد. وقتی از اتحاد مقدس صحبت میشود، منظور همبستگی اقشار مختلف جامعه با سلایق و بینشهای گوناگون در برابر دشمن خارجی است. فشار اقتصادی اما به همه مردم وارد میشود.
وی ادامه داد: مردم ایران نشان دادهاند هر زمان دشمن خارجی آشکار میشود، اختلافات داخلی را کنار میگذارند و برای دفاع از کشور متحد میشوند. رهبر معظم انقلاب نیز تأکید کردند که باید به این مردم شریف رسیدگی شود و به معیشت آنها توجه شود. این رسیدگی میتواند از طریق اقداماتی مانند کالابرگ و حمایتهای معیشتی انجام شود، زیرا قیمتها به شکل فوقنجومی افزایش یافته و دست دشمن نیز در ایجاد این فشارها بیتأثیر نیست.
/انتهای پیام
اعضاي پورتال فقط در صورت فراموش نمودن نام کاربري و رمز عبور ميتوانند به اين صفحه مراجعه نمایید. برای مشاهده شماره تلفن های ارتباطی بخش های مختلف اینجا کلیک نمایید...