گزارش از نشست «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی (ره)؛ با دگراندیشان دین ستیز در کتاب کشف اسرار»

نشست «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی(ره)؛ با دگراندیشان دین ستیز در کتاب کشف اسرار» با ارائه حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی برگزار شد.

به گزارش روابط‌عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، نشست «تحلیل الگوی مواجهه کلامی امام خمینی(ره)؛ با دگراندیشان دین ستیز در کتاب کشف اسرار» با ارائه حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی برگزار شد.

در ابتدا دبیر نشست ضمن گرامیداشت چهل و هشتمین، سال روز شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی (ره)، فرمایش مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) پیرامون دلایل و زمینه‌های نگارش کتاب «کشف اسرار» ارائه کرد.

حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی با طرح دو سؤال اساسی گفت: سؤال اول؛ علت و ضرورت بازخوانی کتاب «کشف اسرار» بعد از ۸۱ سال است و به‌عنوان سؤال دوم به چرایی عدم اجازه امام بزرگوار به انتشار مجدد این کتاب در دهه چهل است.

استاد حوزه علمیه قم در ادامه تطابق شاکله کلی مسائل اساسی این کتاب با بیانات و آثار امام به‌ویژه وصیتنامه شریف ایشان، توجه داد.

حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی، در پاسخ به سؤال دوم، عواملی مانند «رعایت مقتضیات زمان» و سایر «مصالح درونی و بیرونی» که امام در آن زمان لازم می‌دانستند، برشمرد که با چنین کتابی نباید کنار گذاشته شود.

وی ادامه داد: از جمله دلایل ضرورتِ واکاوی و تحقیق پیرامون کتاب «کشف اسرار» پربسامد بودن و جوشش و خروشی ست که در عصر خود، ضمن پاسخ به شبهات حکمی‌زاده ایجاد کرده بود و از این مهم‌تر حذف این کتاب از تاریخ با چنین پشتوانه اندیشه‌ای، از مصادیق تحریف تاریخ محسوب می‌شود.

حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی تصریح کرد: این مطلب زمانی روشن می‌شود که توجه شود محتوای کتاب انحرافی اسرار هزارساله، خلاصه‌ای از همه شبهات قبل از مشروطه تا وقت انتشار آن است و در کنار این مساله، کتاب «اسرار هزار ساله» تلاش می‌کرد چهره روحانیت را که خطر اصلی برای رژیم نوپای کودتایی پهلوی دوم بود مخدوش کند و این از قوت و هنرمندی امام بزرگوار بود که پاسخی دادند که هم حوزه قم که میراث مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری بود حفظ شود و هم ریشه آن شبهات زده شود.

حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی در بخش دوم از بیانات خود به موضوع بحث یعنی بیان نکات روشی امام در مواجهه با دگراندیشان دین ستیز پرداخت و عنوان کرد: محور استدلال قرآن و عقل بوده چون شبه‌افکنان حجیت روایات رو نپذیرفته بودند؛ البته بجز فصل مربوط به حدیث موضوع بحث روایات بود و امام بزرگوار اینطور فرمودند:« چون از گفتار این نویسندگان معلوم شود که خدا و قرآن را قبول دارند و از حکم خرد نیز سرپیچ نیستند و پیش چیز دیگر خاضع نمی‌باشند، ما نیز با آن‌ها از روی حکم خرد و آیات قرآن وارد بحث می‌شویم و حل شبهاتشان را از روی این دو اصل مسلّم بین هر دو می‌نمائیم تا پس از این ثابت و روشن کنیم که اگر قرآن و خدا را باور داشتند ناچار باید برای همیشه پیش احادیث هم خاضع باشند.

وی افزود: این همان روشی است که مرحوم علامه طباطبایی بیست سال بعد در «المیزان» و بعد از ایشان مقام معظم رهبری در «طرح کلی اندیشه» به کار بردند.

استاد حوزه علمیه قم اذعان کرد: صراحت در کلام و نیز حالت تهاجمی در پرداخت به بحث برای حفظ اصل و اساس اسلام نکته‌ای که مورد تأکید مقام معظم رهبری در جلسه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ در دیدار با مبلغین هم بود، ایشان با نقل نمونه‌ای در این زمینه فرمودند:« ...اما باطن قضیه این بود که حزب توده اساساً متکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسی گسترده‌ای به نام «شوروی»؛ توده‌ای‌ها اصلاً از آن‌جا استفاده می‌کردند و تغذیه می‌شدند، ارتزاق مادی و فکری می‌کردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید، بنابراین این جا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علامه طباطبایی نرفتند سراغ این که جواب این‌ها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطه مقابل را پیدا کنند آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است.

وی گفت: مرحوم امام در پاسخ‌گویی به شبهات مقابل تقریباً از تمام منابعی که امکان پاسخگوی شبهه‌پراکن‌ها باشد حتی از منابع فلاسفه اروپایی قدم و جدید هم استفاده کردند و برای مثال ایشان از دکارت هم نقل می‌آورند و از طرف مقابل می‌پرسند که شما از فلاسفه مشهور غربی هم روشنفکرتر هستید و در نهایت مرحوم امام اثبات می‌کنند که نه با منابع شیعی و قرآن و عقل، نه با منابع اهل سنت، نه با منابع منابع فلاسفه یونانی قدیم و نه با اظهارات فلاسفه جدید، شبهات طرف مقابل قابل اثبات نیست و آن‌ها را به قاطعانه رد می‌کنند و با لحاظ این مطلب که چنین تتبعی در فرصت کمتر از دو ماه و در سن ۴۲ سالگی امام بزرگوار صورت گرفته، اهمیت کار ایشان را روشن‌ می‌کند.

حجت‌الاسلام مقدمی شهیدانی یادآور شد: استفاده از روش اجتهادی و فقاهت و نیز میان‌رشته‌ای بحث‌کردن امام خمینی (ره) است و یکی از چیزهایی که در مواجهه‌ کلامی بر اساس کشف اسرار قابل اخذ و اتکا و ترویج است، آن ست که بدون قوه اجتهاد نمی‌شود مواجهه عمیق داشت.

وی افزود: بیدار کردن وجدان مخاطب بواسطه برانگیختن غیرت‌ ملی مخاطب و غیرت ایمانی مخاطب که ناشی از شناخت و پیوند عمیق امام(ره) با لایه‌های مختلف اجتماعی است.

استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: حضرت امام رژیم پهلوی را که آن وقت ادعای اسلامی‌بودن و شیعه بودن را داشت بر سبیل جدال احسن دعوت به مقابله علیه این انحرافات فرقه‌ای می‌کند و دعوت مردم به اتحاد مقدس آن هم بر مبنای قرآن کریم و هیئت و روضه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام.

وی ادامه داد: غرب‌ستیزی و نقد حکومت غربگرای رضاخان در آغازین روزهای دولت محمدرضا و طرح بحث حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه از دیگر مسائل قابل مطرح است.

در پایان پس از جمع بندی موضوع بحث ضمن تسلیت شهادت شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی به اختصار به بیان ابعاد شخصیتی این عالم بزرگ دینی پرداخت و نمونه‌هایی از بیانات مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) پیرامون این شخصیت برجسته بیان کرد.

وی در تکمله این قسمت به این مطلب اشاره کرد که چهار شخصیت در تشریح مبانی انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) و تبیین مبانی فکری ایشان بسیار مؤثر و کم‌نظیر بودند؛ آیت‌الله علامه مصباح در قم، مقام معظم رهبری در مشهد، شهید مطهری در تهران و علامه شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در نجف.

پس از پایان بیانات حجت‌الاسلام‌والمسلمین مقدمی شهیدانی، حجت‌الاسلام  و المسلمین دکتر محمدجعفری مدیر گروه کلام و فلسفه دین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ضمن تقدیر و تشکر  از استاد مقدمی شهیدانی این نکته را متذکر شده که همراهی طیف سلفی گرایان شیعی از ابتدای شکل‌گیری این جریان یعنی اسدالله خرقانی، شریعت سنگلجی و بعداً حکمی زاده (نویسنده کتاب اسرار هزار‌ساله) با جریان سکولار و ضد دین امری اتفاقی نبوده است و مشخص است که آبشخور و هدف واحدی داشته است.

بعد از حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمدجعفری، دکتر امیر خواص عضو هیئت‌علمیِ مؤسسهٔ امام خمینی با تأکید بر این نکته که از ابتدای انقلاب، دوگانه «دین و ملّیت» مطرح بوده و پاسخ درستی به آن داده نشده بود - به‌گونه‌ای که کم‌وبیش پذیرفته شده بود، اظهار داشت: اخیراً مقام معظم رهبری(مدّظلّه‌العالی) چنین دو قطبی‌ای را نفی کردند و برای تبیین این موضوع، شهید سلیمانی را مثال زدند؛ شخصیتی که در عین مذهبی بودن و انقلابی‌بودن، ملّیت نیز برای او مطرح بود و این نکته بسیار جالب است که در بیانِ امام خمینی(ره) در کشف اسرار نیز نفیِ چنین دو قطبی‌ای وجود دارد.

 

/انتهای پیام