پیروزی راهبردی و ضرورت روایت‌سازی؛ تحلیل دکتر مشکی‌باف از وضعیت جبهه مقاومت پس از «جنگ ترکیبی ۱۲ روزه»

در بیست و یکمین همایش استانی دفتر ارتباطات فرهنگی مؤسسه امام خمینی (ره) در دانشگاه لرستان، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مشکی‌باف در سخنرانی خود با موضوع «تحلیل وضعیت جبهه مقاومت در منطقه پس از جنگ ترکیبی ۱۲ روزه» با تبیینی راهبردی، تحولات میدانی و روایت ساز این مقطع را بررسی و ضرورتِ ثبت و بازسازی روایت پیروزمندانه را موردتأکید قرارداد.

دکتر مشکی‌باف سخنان خود را با این گزاره کلیدی آغاز کرد که مواجهه کنونی، «جنگ وجودی» است و رسیدن به قله راهبردی مستلزم درکِ دقیقِ هم‌زمانِ میدان نظامی، عرصه سیاسی و جنگ روایت‌هاست. وی سه نکته محوری تحلیل خود را این‌گونه شرح داد:

 

۱. وقوع پیروزی با هزینه‌های سنگین

وی تصریح کرد: در جنگ ۱۲ روزه جبهه مقاومت به پیروزی رسید اما این پیروزی با «تلخی» همراه بود — از جمله شهادت‌های کمرشکن و تلفات انسانی — که باید صریح، شفاف و منصفانه ثبت و تحلیل شود تا هم از قهرمانی‌ها یاد شود و هم از هزینه‌هایی که بر گرده مقاومت تحمیل شده است درس گرفته شود.

 

۲. محاسبه زمان حمله و شکست پروژه‌های دشمن

دکتر مشکی‌باف با اشاره به سیاست‌های محاسبه‌گرانه دشمن و تلاش برای انتخاب «بهترین زمان» حمله به جمهوری اسلامی، گفت: دشمن تلاش داشت از گسل‌های اقتصادی و سیاسی کشور سوءاستفاده کند؛ ناآرامی‌های دوره‌ای از حدود سال ۱۳۹۶ به بعد ــ با الگویی هر دو سال یک‌بار ــ و مسائل اجتماعی همچون حجاب و پروژه‌های «تحریمی و تحریک‌کننده» بخشی از همان پروژه مهندسی‌شده بودند. بااین‌حال، وی تأکید کرد که در جنگ ۱۲ روزه، تمامی پروژه‌های طراحی‌شده علیه محور مقاومت یک‌یک شکست خوردند؛ چه اقدامات مستقیم نظامی، چه عملیات نرم‌افزاری و چه بهره‌گیری از ابزارهای نوین (از جمله پهپادها و عملیات تحریمی)، در میدان کارایی لازم را نیافت.

 

۳. شکست روایت‌های طرف مقابل و بازسازی اعتبار مقاومت

مشکی‌باف تحلیل کرد که جریان‌های رقیب بین‌المللی از جمله اظهارات و وعده‌های چهره‌هایی همچون ترامپ و دیگر بازیگران در وعده پردازی‌ها و سیاست منطقه‌ای خود دچار شکست شده‌اند. وی افزود: تصویری که از برخی سیاست‌مداران خارجی به‌عنوان «تسهیل‌گر صلح» ساخته شد، پس از جنگ ۱۲ روزه تضعیف شد و این جنگ نشان داد جمهوری اسلامی توانست تا حدی پیش برود که دشمن را به درخواست آتش‌بس وادار کند؛ نکته‌ای که باید در روایت‌سازی بین‌المللی و داخلی برجسته شود.

دکتر مشکی‌باف همچنین سه الگوی تهدید را مشخص کرد: (الف) فتنه و بحران‌های سیاسی داخلی مانند سال ۱۳۸۸ که کشور را تا لبه پرتگاه برد؛ (ب) پروژه‌های «انقلاب‌های بی‌سر» و نظریات بحران‌آفرین که منجر به کنشگری‌های فتنه‌گرانه می‌شود؛ و (ج) پروژه‌های خرابکاری مستقیم. او هشدار داد که دشمنان تلاش کردند زمان‌بندی حملات را بر اساس ارزیابی‌های غلط از وضعیت اقتصادی و سیاسی ما تنظیم کنند، اما این محاسبات در عمل شکست خورد.

از نظر او، پیام راهبردی این دوره روشن است: روایت‌پردازیِ پیروزمندانه باید فوراً و مستند انجام شود؛ زیرا روایت درست رفتار تولید می‌کند و روایت نادرست می‌تواند رفتارِ ناصحیح و نتیجه ساز پدید آورد.

• نباید مفهوم «نه جنگ نه صلح» به‌عنوان تضمینی برای عدم تکرار در ذهن عمومی جا بیفتد؛ جنگ همچنان یک گزینه است که باید به‌عنوان بخشی از مجموعه امکانات دفاعی و راهبردی دیده و برای آن آمادگی حفظ شود.

• رژیم صهیونیستی بعدازاین مقطع دچار آسیب در سه‌پایه هویتی خود امنیت، اقتصاد و مشروعیت داخلی شده و همین تضعیف، آن را در معرض فشاری افزاینده قرار می‌دهد؛ ازاین‌رو باید هوشیاری و آماده‌باش دائمی حفظ شود.

در پایان، مشکی‌باف بر لزومِ ثبت تاریخیِ این پیروزی‌ها برای نسل‌های آینده، تقویتِ روایتِ مقاومتی بر مبنای مکتب امام و آموزش نخبگان فرهنگی و رسانه‌ای برای تولید روایت‌های مستدل و مؤثر تأکید کرد تا دستاوردهای میدانی به سرمایه راهبردی و اجتماعی تبدیل شود.

 

/انتهای پیام