
اکثر متفکران و بیشتر مکاتب سیاسی، حکومت را برای جامعه بشری امری ضروری میشمارند و تشکیل حکومت برای جامعه را امری اجتناب ناپذیر میدانند؛ به طوری که بدون تشکیل حکومت مردم به اهداف مادی و معنوی خود نخواهند رسید و انسانها از دستیابی به بسیاری از حقوق و کمالات لایق خود محروم خواهند ماند.
حال از آنجا که حکومت بدون حاکم تحقق نخواهد یافت و فرد حاکم به تنهایی نمیتواند همه اهداف و مصالح اجتماع را تأمین کند، حکومت نیازمند کارگزارانی است که در نظام هماهنگ با رئیس اول نیازهای جامعه را مرتفع نمایند؛ به عنوان نمونه گاهی برخی امور در حالی که جزء نیازهای جامعه است متصدی رفع آن نیازها وجود ندارد، مثل وجود بیمار و کمبود پزشک، یا وجود زباله در خیابانها و کمبود نظافت کننده؛ در این جا قدرتی به نام حکومت موظف است که عدهای را وادار کند تا پزشکی بخوانند، شهرداری تأسیس کنند و نیروهایی را برای نظافت شهر استخدام نماید و برای اراده بهتر جامعه قانون وضع کنند.
بنابراین تأمین اهداف تأسیس حکومت در گرو وجود حاکم و کارگزاران حکومتی است، و کارگزاران حکومتی در صورتی میتوانند نیازهای جامعه را رفع نمایند که ویژگیهای لازم و شرایط ضروری مدیریت جامعه در راستای تأمین مصالح آنرا داشته باشند. وگرنه وجود آنها جز باری سنگین و بی ثمر بر دوش ملت نخواهد بود.
مکاتب گوناگون بشری و غیر بشری برای کارگزاران حکومت معیارهایی را مطرح میکنند، که با مراجعه به آنها معلوم میشود برخی از آنها بیانگر حداقل صلاحیت بوده و برخی دیگر حاکی از حد اعلای صلاحیت کارگزاران هستند. برخی از آنها در شرایط بسیار مطلوب و آرمانی قابل تحقق میباشند ولی برخی دیگر در شرایط معمولی و طبیعی جوامع کنونی قابل پیگیری و اجرا میباشند.
پرسش اصلی این تحقیق این که معیارهای لازم برای گزینش کارگزار اصلح چیست؟ به دیگر سخن کاندیداهای مجلس، ریاست جمهوری و وزرا و سایر کارگزاران حکومت چه شرایطی باید داشته باشند که شایسته احراز پستهای مربوطه باشند؟ و در صورت فقدان رجال دارای همه معیارهای مطلوب احراز پستهای مربوطه، چه کسی بیش از سایران شایسته احراز پست مربوطه است؟
بنابراین ابتدا باید معیارهای لازم برای گزینش کارگزار در شرایط وجود نیروی مطلوب و جامع الشرایط معین گردد؟ و بعد فرمول تنزل از برخی معیارها در شرایط فقدان نیروی مطلوب و جامع الشرایط بررسی شود؟
حال از آنجا که ما در جامعه اسلامی بسر میبریم و اسلام را آخرین شریعت آسمانی برای هدایت بشریت می
دانیم و معتقدیم که اسلام نه تنها برای زندگی فردی بلکه برای زندگی اجتماعی و سیاسی بشر نیز برنامه دارد، در این پژوهش معیارهای گزینش کارگزار اصلح از منظر عقل و متون دینی بررسی خواهد شد.
برای دستیابی به معیارهای گزینش دولتمردان اسلامی بحث عقلی اقتضا میکند که اول بفهمیم جامعه برای چه تشکیل شده است؟ و هدف از تشکیل جامعه چه بوده؟ و به دنبال آن شروط لازم برای نیل به هدف جامعه را بررسی نماییم. سپس با توجه به اهداف تشکیل جامعه و حکومت و شروط نیل به اهداف شرایط دولتمردان اسلامی را جستجو نماییم؛ لذا در تحقیق حاضر برای کشف ملاکها و شناسایی معیارهای کارگزاران دولت اسلامی، در بخش نخست مفاهیم پژوهش تعریف و اهداف تشکیل حکومت و وظائف حاکم مورد بحث قرار میگیرد، آنگاه با عنایت به اهداف تکوین حکومت و وظایف حاکم، وظایف کارگزاران و دولتمردان نظام اسلامی را مورد بررسی قرار میدهیم. سپس در بخش دوم معیارهای گزینش کارگزار اصلح در دولت اسلامی را در شرایط وجود فرد جامع الشرایط، براساس ادله عقلی و نقلی بررسی مینماییم. و سرانجام در بخش سوم روش تنزل از برخی معیارها در شرایط فقدان فرد جامع الشرایط را بررسی میکنیم.
رزومه علمی حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر جواد سلیمانی امیری، عضو هیئت علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
https://asatid.iki.ac.ir/?prof=1409
اعضاي پورتال فقط در صورت فراموش نمودن نام کاربري و رمز عبور ميتوانند به اين صفحه مراجعه نمایید. برای مشاهده شماره تلفن های ارتباطی بخش های مختلف اینجا کلیک نمایید...