گروه جامعهشناسي و كارگروه مطالعات جمعيتي مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با همکاري دبیرخانه کرسیها برگزار میکند: كرسی ترویجی جایگاه جمعیت و فرزندآوری در اسلام و نظام اسلامی سخنران: حجتالاسلام دكتر محمد فولادي ناقد: حجتالاسلام دکتر سيدمرتضي موسوي مدير كرسي: حجتالاسلام محمدوحيد سهيلي زمان: يكشنبه 18 آبانماه 1399 ساعت: 10 تا 12 اين جلسه به صورت آنلاين از طريق پورتال جامع مؤسسه امام خميني(ره) قابل مشاهده است. جمعيت از جمله مؤلفههاي اصلى پيشرفت هر كشوري است كه بايد همة سياستها، راهبردها و برنامه ريزىها بر اساس آن صورت گيرد. شناخت اندازة جمعيت، رشد، ساختار سنى و جنسى و رسيدن به يك جمعيت متناسب، امرى اجتنابناپذير است. ازاينرو، ارائه تحليلي از جايگاه جمعيت در اسلام و نظام اسلامي، و اتخاذ رويكرد مناسب در اين عرصه در كشور امري ضروري است. اصولاً، موضوع جمعیت، موضوعي راهبردي و استراتژيك، راز موفقیت حكومتها، حاكمان، و سياستمداران میباشد؛ چراکه بدون اطلاع دقیق آنان از جمعيتِ قلمرو حكمراني خود، موفقیت برای آنان بیمعناست. در كشور ما، بحث کنترل جمعيت از طريق «تنظيم خانواده»، بهويژه پس از جنگ تحميلي بهعنوان يك سياست راهبردي مطرح و اجرا گرديد. موضوعي كه با اجراي دقيق و بيكم و كاست آن، و غفلت 18 ساله مسئولان در ادامه، امروز جامعه ما را با چالشهاي بسياري مواجه ساخته است؛ چالشهايي نظير كاهش شديد باروري، كاهش نسبي جمعيت، تغيير سبك زندگي، تغيير ساختار سني جمعيت، پيري و خاكستري شدن جمعيت و... . از اين رو، براي برطرف كردن اين تهديدها و چالشها و تبديل آنها به فرصت، نگاهي به جايگاه جمعيت در اسلام ضروري است. جمعیت در اسلام در منابع اسلامی، با بیانات متعدد و گوناگون، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بر محبوبیت فرزندآوری و تکثیر نسل تأکید و توصیه شده است. فقها با توجه به این روایات، اصل اولی در مسئله را استحباب دانستهاند. در منابع ديني و در آيات و روايات فراواني به موضوع جمعيت پرداخته شده است. اين دسته آيات و يا روايات در چند مقوله دستهبندي ميشود. 1. توصيه به ازدواج و فرزندآوري ـ توصيه و تشويقهاي بسياري نسبت به ازدواج شده و نهي از تجرد = لازمه آن با عنايت به فلسفه خلقت، زادوولد، توليد و تکثير نسل است. ـ برخي روايات، به ازدواج با هدف تکثير نسل توصيه ميكند ـ قرآن كريم ميفرمايد: پديدآورندة آسمانها و زمين براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داد و براي چهارپايان نيز جفتهايي. شما را به اين وسيله (به وسيلة همسران) تكثير ميكند(شورا: 11). ـ فرزندان در دنيا زينت شمرده شدهاند(کهف: 46) ـ فرزندان بهعنوان امداد، يار و مددكار انسان معرفي شدهاند(نوح:12؛ اسراء: 6) ـ فرزندان يادگار و جانشين پدر و مادر در دنيا ـ فرزندان موجب قدرت و مايه غلبة مؤمنان ـ در آخرت كثرت فرزند ماية مباهات پيامبر اسلام(صليالله عليه و آله) ـ فرزندان نعمتي از نعمتهاي الهي و گلي از گلهاي بهشت ـ فرزندان موجب آمرزش و نيکبختي والدين در حيات اخروي ـ امام باقر(عليهاسلام) از پيامبر خدا(صليالله عليه و آله) نقل ميفرمايند: شايسته است انسان مؤمن همسري برگيرد تا شايد خداوند فرزندي براي او روزي كند كه زمين را با گفتن "لاالهالاالله" آكنده سازد ـ پيامبر اكرم(صليالله عليه و آله): ازدواج كنيد؛ همانا ازدواج جزء سنت من است و در طلب فرزند باشيد ـ برخی محققان: هدف ازدواج، تولیدمثل و بقای نسل ميباشد. 2. تشويق به ازدواج با زنان ولود ـ سفارش مؤكد در اسلام بر ازدواج با زنان ولود شده است(زنان بسيار زايا و فرزندآور) 1. رسول خدا(صليالله عليه و آله): بهترين زنان شما كساني هستند كه بچهزا، مهربان، پاكدامن، عزيز و گرامي نزد خانواده و خاشع و فروتن نزد شوهرش باشد. 2. رسول خدا(صليالله عليه و آله) از ازدواج با زن نازا نهي فرمود: با زني مهربان و فرزندآور ازداج كنيد كه من به فزوني شما بر امم مباهات ميكنم 3. امام صادق(عليهاسلام): به نقل از پيامبر اسلام: نهي از زن باجمال ولي نازا ـ پيامبر اكرم(صليالله عليه و آله): با سياه زشتروي بچهآور ازدواج كن! رسول خدا(صليالله عليه و آله): با دختر باکرهای که فرزند زیاد میآورد، ازدواج کنید و با زن نازای زیبا ازدواج نکنید 4. رسول خدا(صليالله عليه و آله): «زيباي عقيم را بگذاريد و با سياه بچهآور ازدواج كنيد = يكي از فلسفههاي اصلي ازدواج در اسلام، زادوولد و تكثير نسل بشر است؛فزوني في نفسه جمعيت مسلمانان؛ارزشمند و مطلوب است. 3. تضمن رزق و روزي افراد از جمله مباني ديني، اعتقاد به خداي متعالِ خالق و رازق هستي است؛ خداي هستيبخش، تنها خالق همة هستي است و همة هستي فعل اوست. يكي از لوازم توحید افعالی، توحید در رازقیت است؛ اعتقاد به اینکه تنها رازق حقیقی خداست. این باور از شئون باورمندی به مالکیت مطلق و ربوبیت مطلق خدا بر هستی است. اگر خدا مالک و صاحب تمام هستی است، جایی برای مالکیت دیگران باقی نمیماند تا از آن به کسی چیزی ببخشند؛ زیرا روزی دادن مستلزم در دست داشتن روزی است. مخلوقات در اصل وجود و در فعل خود، عین وابستگی و ربط به خدا هستند، روزیدهندة حقیقی نبوده؛ تنها نقش اسباب و وسایط را دارند: «هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض» (فاطر: 3). مراد از «رزق»، هر چیزی که انسان برای ادامه حیاتش از آن استفاده میکند. بنابراين، يك مؤمن معتقد هرگز نبايد نگران رزق و روزي موجودات، جنبندگان و يا انسانها باشد. شبهه: مشكلات اقتصادي، امروزه مانع و يا توجيهي براي تأخير سن ازدواج و يا كم فرزندي است. اما در سبك زندگي اسلامي و در منابع ديني، هرگز مشكلات اقتصادي نبايد مانعي براي ازدواج و فرزندآوري باشد؛ زيرا بر اساس آيات قرآن كريم، خداي متعال رزق و روزي آحاد بشر و همه موجودات و جنبندگان را تضمين كرده است: «وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما اَنَّكُمْ تَنْطِقُون» (ذاریات: 22 و 23). علامه طباطبائي در ذیل دو آیه مینویسد: رزق و مرزوق متلازم با یکدیگرند و از هم جداشدنی نيستند، فروض باطل: 1 مرزوقى باشد كه در بقاء خود از رزقى استمداد جويد، ولى رزقى با آن مرزوق نباشد. 2. رزقى وجود داشته باشد، ولى مرزوقى نباشد. 3. رزق مرزوقى از آنچه مورد حاجت او است، زيادتر باشد 4. مرزوقى بدون رزق بماند. پس رزق داخل در قضاء الهى است، و دخولش هم اولى و اصلى است، نه بالعرض و تبعى، و «رزق حق است» این آیه و تفسیر حق بودن رزق:= یک اصل کلی و راهبردی در مسئله جمعیت است؛زيرا اگر رزق انسان امری آسمانی و متصل به عالم شهود بوده و هیچ مرزوقی بدون رزق تصور متصور نيست؛ نباید نسبت به تأمین رزق و روزي فرزندانی که متولد میشوند نگران بود؛ زیرا هر فرزندی رزق خود را به همراه خود میآورد. خداي متعال ميفرمايد: «ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِين» (ذاریات: 57 و 58)؛ خداوند نهتنها نیازی به رزق انسانها ندارد، بلکه همواره در حال روزی دادن به موجودات میباشد. «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَىاللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ» (هود: 6)؛ هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مىداند همه اینها در كتاب آشكارى ثبت است. نتيجه: هيچ خانواده و يا جامعهاي در برنامهريزي براي افزایش اولاد و جمعیت خود، نباید نسبت به تأمین روزی آنها نگران باشد؛ زیرا مقتضای رازقیت الهی، این است که آنها را بدون روزی رها نکرده و رزق آنان را تامين ميكند «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (نور: 32)؛ مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد، خداوند گشايشدهنده و آگاه است. در منطق قرآن: نه تنها مشكل مالي، معيشتي و فقر نبايد مانع ازدواج شود، بلكه ازدواج، عاملي است براي از بين بردن فقر، تهي دستي! قرآن كريم، با قاطعيت تمام روزي همه انسانها و جانداران را تضمين كرده است: «وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لاتَحْمِلُ رِزْقَهَا اللّهُ يَرْزُقُها وَ إِيّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (عنكبوت: 60)؛ و چه بسيار جاندارانى كه نمىتوانند متحمل روزى خود شوند. خداست كه آنها و شما را روزى مىدهد و اوست شنواى دانا. در برخي روايات ترس از فقر و روزي فرزندان، بدگماني نسبت به خداي متعال شمرده شده است: امام صادق(عليهاسلام): «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ» بكر ابن صالح ميگويد: به حضرت ابيالحسن(عليهاسلام) نامه نوشتم و يادآور شدم كه مدت پنج سال است كه از فرزنددار شدن جلوگيري ميكنم. دليلش هم اين است كه همسرم به خاطر مشكلات اقتصادي، خود را در تربيت فرزندان ناتوان و از آن اكره دارد. نظر شما چيست؟ آن حضرت، در جوابم نوشتند: «اطلب الولد فان الله يرزقهم»؛ اولاددار شويد كه خداوند روزي آنان را ميرساند (مجلسی، بيتا، ج 103، ص 218). (جوادیآملی: معارف ديني و قرآني: یکی از حکمتهای ازدواج تکثیر نسل انسان است. لازمة تحقق هدف حکیمانه او، این است که نیازهای اساسی طبیعی و غیرطبیعی او را فراهم کند. اگر خداوند انسان را بیافریند اما رزق او را مهمل گذارد، کاری عبث انجام داده و ساحت خدا از فعل عبث منزه است. بنابراين، اگر جامعهای در مسیر توحید و بندگی خدا و بازگشت به او باشند، وجود فرزندان سبب پیشرفت و ترقی جامعه بوده و فراوانی جمعیت نشانهای از لطف خدا به آنها بهحساب میآید. 4. توبيخ فرزندكشي يك سنت بسيار زشت و ناپسند در عصر نزول و نيز امروزه كه ما در بسياري از جوامع شاهد آن هستيم، فرزندكشي، سقط جنين، و جلوگيري از بارداري، به بهانههاي مختلف است. اسلام به شدت با اين تفكر مخالف است و سقط جنين، فرزندكشي و جلوگيري از بارداري را نكوهش كرده است. خداي متعال، سنت جاهلی قتل اولاد به خاطر ترس از فقر را به شدت محکوم و از آن نهی کرده، روزی همه را تضمین میکند: «وَ لاتَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ» (انعام: 151) در روايات متعدد، فرزندکشي و امتناع از فرزنددار شدن، به دلیل ترس از فقر، مورد نکوهش قرار گرفته است ـ روايات: تقبيح و نكوهش سقط جنين و يا جلوگيري از بارداري است. ـ ترس از رسيدن رزق و روزي، نبايد مانع از ازدواج و فرزندآوري شود ـ قرآن كريم ميفرمايد: «وَ لاتَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً» (اسراء: 31) و از بيم تنگدستى فرزندان خود را مكشيد، ماييم كه به آنها و شما روزى مىبخشيم. آرى كشتن آنان همواره خطايى بزرگ است. بايد گفت: فرزند نعمت است و داشتن فرزندان زياد، و ازدياد نسل مورد تأكيد دين اسلام است. فرزندكشي و يا سقط جنين و حتي جلوگيري از فرزنددار شدن، به بهانة ترس از روزي در اسلام به شدت نهي شده است. 5. تشويق به افزايش نسل مسلمانان آيات و روايات زيادي به تحريص و تشويق مسلمانان به ازدياد نسل و توالد و تناسل پرداختهاند: 1. ازدياد جمعيت مسلمانان و فزوني جمعيت آنان بر دشمنان: «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً»(اسراء: 6)؛ پس شما را بر آنها چيره ميكنيم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهيم كرد و نفرات شما را بيش از دشمن قرار ميدهيم. 2. رسول خدا(صليالله عليه و آله): «تناكَحُوا تَكثرّوا فانّي اباهي بكُم الامُمْ يومَ القيامَه و لو بالسِقْط»؛ ازدواج كنيد كه زياد ميشويد؛ به راستي من روز قيامت به شما بر ساير امتهاي مباهات ميكنم. حتي به كودكان سقط شده. «ايها الناس تزَوَجُوا فانّي مُكاثِرٌ بِكمْ الاُمَمْ يَومَ القيامَه» 3. پيامبر اكرم(صليالله عليه و آله): «والمُولُودُ في اُمتَي اَحَبُّ الِّي ممّا طَلَعَتْ عَلَيْه الشَمْس» (همان)؛ يك نوزاد در امت من نزد من محبوبتر است از آنكه خورشيد بر آن بتابد. 4. پيامبر اسلام(صليالله عليه و آله): «زياد فرزند آوريد تا فردا روز (قيامت)، به زيادي شما بر امتهاي ديگر افتخار كنم» بررسي شبهات محتواي برخي روايات ديگر، از نظر برخي محققان، مخالفت با افزايش جمعيت است: 1. كمي عائله، موجب راحتي است: امام صادق(عليهاسلام) از قول رسول خدا(صليالله عليه و آله) فرمود: «قِلَّهِ الِعیالُ أَحَدَالیسارَینْ»؛ کمی عائله یکی از دو راحتی است. امیرالمؤمنین(عليهالسلام): «الفَقْرُ هُوَ المُوتُ الاَکْبَر و قِلَّهُ الْعَیالُ أَحَدَالیسارَینْ، الْتَقْدیرُ نِصْفُ الْعیشِ، ما عالَ اِمَرؤٍ اِقْتَصَد»؛ فقر، موت اکبر است و کمی عیال یکی از دو راحتی است و اندازه نگه داشتن، نصف معیشت است و کسی که میانهروی داشته باشد، نیازمند نخواهد شد. پاسخ: اولاً، «عیال»، يعنی نانخور و تحت عیلوله و مخارج انسان در آمدن است. شامل فرزندان نانخور انسان و یا عائلهای که فرزند نیستند، مانند خادم، میهمانان و... یا برخی اقوام و محارم که تحت تکفل انسان زندگی میکنند. نسبت بین عیال و فرزندان، عموم خصوص من وجه است و منافاتی با كثرت فرزندان ندارد. ثانيا، در تعبیر «أحد الیسارین»، ترغیبی به تقلیل عیال نیست، بلکه اشاره به این مطلب است که توانگری برای انسان از دو راه تحصیل میشود: یکی، از راه کسب مال و دیگری، محدود نمودن عائله. انسان میتواند هر کدام را خواست، انتخاب کند. ثالثاً، رواياتي كه بر ارزشمندي زادآوري دلالت دارند، از نظر سندي از اعتبار بالايي برخوردارند و اين روايات توانايي معارضه با آنها را ندارند 2. محتواي برخی آيات و روایات اين است كه اولاد، اموال و فرزندان زياد، موجب غفلت و بازماندن از امور معنوی است و در نتيجه غفلت از یاد خدا است. پس: كسب اموال و داشتن موالید، رجحان نخواهد بود. قرآن كريم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (منافقون: 9)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال و اولاد شما، شما را از یاد خداوند، به خود مشغول نسازد. هر کس چنین کند، زیانکار است. پيامبر اكرم: «إنّ ماقلَّ و کفی خَیرٌ مّا کَثَروُا أِلهی الْلّهُمَ اَرْزُقْ مُحَمَّداً و آلِ مُحَمَّد الْکِفافُ»؛ نعمتی که اندک؛ اما به قدر کفایت است، بهتر از نعمتی است که فراوان است، اما انسان را غافل میسازد. خداوندا به محمد و آل محمد به قدر کفاف عنایت فرما. پس: مال و فرزندان زیاد، چون غالباً انسان را از یاد خدا غافل میسازد، مطلوب نیست؛ زيرا موجب اشتغال فکري، غفلت از یاد خدا و يا بازماندن از انجام پارهای عبادات و اعمال صالحه و مذموم ميباشد. پاسخ اولاً، با اين استدلال و براي غافل نشدن از امور معنوي و ياد خدا، بهترين گزينه: اصلاً نبايد نه مالي كسب كرد و نه همسري انتخاب و نه اولادي داشت! درحاليكه چنين چيزي بر خلاف فلسفه آفرينش انسان و ادامه حيات او و تكثير نسل ميباشد. علامه طباطبائی: خاصیت زینت حیات دنیا همین است که آدمی را از توجه به خدای تعالی باز میدارد. مثل: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا»(کهف: 46)... اشتغال به این زینت، دل را پر میکند و جایی برای ذکر خدا و یاد او باقی نمیگذارد... و علت اینکه در این آیة شریفه مال و اولاد را نهی کرده و فرموده مال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند، درحالیکه باید فرموده باشد: شما سرگرم مال و اولاد نشوید، این است که اشاره کند به این مطلب که طبع مال و اولاد این است که انسان را از یاد خدا غافل میسازد. پس مؤمنان نباید به آنها دل ببندند. ثانياً، آنچه در قرآن و منابع روايي منبع شده، دلبستگي، دلدادگي و سرگرمي شديد نسبت به مال و فرزندان است. به گونهاي كه وابستگي به آنها، مانع موجب غفلت از ياد خدا و پرداختن به امور معنوي باشد. در نگاه اسلام، مال و فرزند و همه زيباييهاي دنيا بهخوديخود، اموري ناپسند نيستند، بلكه آنچه ناخوشايند است، دلبستگي غفلتزا به آنها است؛ زيرا نگاه و علاقه مستقل به اينگونه امور، زمينه را براي لغزش و گناه فراهم ميآورد. نتيجهگيري 1. اصل اولي و بهعنوان يك قاعده كلي در متون ديني، فزوني جمعيت، امري پسنديده است. اسلام و حتي همة اديان آسماني، پيروان خود را به افزايش جمعيت با ايمان و شايسته در حد توان توصيه ميكنند. زاينرو، صرف کمّيت و کثرت عددي در ايجاد اقتدار و عظمت براي مسلمانان، در مقابل پيروان ساير اديان مؤثر است. 2. اسلام گرچه به تکثير مواليد توصيه و ترغيب نموده است، اما شواهد فراواني نشان ميدهد که تنها تکثير كمي جمعيت در اسلام هدف نيست. فزوني کمّي و کيفي، هر دو بايد مورد لحاظ قرار گيرد. آنچه پيامبر(صليالله عليه و آله) به آن توصيه نمودند، تکثير فرزندان شايسته و نيکو است. در سياست افزايش جمعيت، توجه به تربيت، پرورش و كيفيت نيروي انساني و برخورداري جامعه از افراد با ايمان، مجرب و كيفي نيز مهم و ضروري است. 3. كنترل جمعيت، بدون توجه به مقتضيات و شرايط هر جامعه، با فلسفة ازدواج در تنافي و تعارض است و توليدمثل و داشتن فرزند زياد در اسلام ذاتاً مطلوب است. كمبودها و مشكلات اقتصادي، ناشي از ناتواني دولتها در برنامهريزي صحيح ميباشد؛ 4. در سياستگذاري براي افزايش و يا كاهش جمعيت، بايد همه ابعاد و جوانب مسئله را در سطح خرد و كلان در نظر گرفت. معايب و مزاياي پرجمعيت و يا كمجمعيت بودن جامعه، بايد عالمانه با توجه به جميع جهات بررسي و به طور صحيح آسيبشناسي شود. کمجمعيتي هم پيامدهاي خاص خود را دارد، بلكه پيامد كم جمعيتي به مراتب بسيار بيشتر است. 5. اينكه جامعه ما با مشكلاتي مواجه ميباشد، غيرقابل انكار است. اما بسياري از آثار و پيامدهايي كه در جامعه ما در ارتباط با فزوني جمعيت مطرح شدهاند، ارتباط بسيار اندكي با جمعيت دارد، بلكه بيشتر ناشي از عدم برنامهريزي صحيح و ناكارآمدي دولتها و عدم مديريت صحيح منابع، پيامدهاي صنعتي شدن، و تأثيرپذيري از سبك زندگي غربي و مدرنيته و... است. 6. جمعيت جوان جامعه ما، نهتنها يك تهديد كه فرصتي طلايي است كه با بهكارگيري درست آن، موجب افزايش نسبت جمعيت فعال به جمعيت غيرفعال شده، امكان رشد اقتصادي و تأثير مثبت جمعيت بر توسعه جامعه اسلامي را فراهم خواهد وجود جمعيت بالقوه زياد و كيفي، بسترساز كار، تلاش، رونق توليد و ايجاد اشتغال و نيز تأمين بازار مصرف كالاهاي توليدي است. 7. با توجه به شرایط ویژه اجتماعی، فرهنگي، جغرافيايي و اقتصادی کشور، توانمنديها و ظرفيتهاي داخلي و حتي خارجي جمعيت مناسب براي جامعه ايران دست كم بين 150 تا 200 ميليون ميباشد. در نظام اسلامي اين سياستها بايد برگرفته از رويكردهاي بومي و آموزههاي ديني، موقعيت جغرافيايي نظام اسلامي، امكانات، ظرفيتها و توانمنديهاي نيرويهاي جوان و خلاق جامعه و امكانات خدادادي منابع طبيعي و اكولوژيكي اتخاذ شود. 8. مشكلات كم فرزندي خانوادهها و كم جمعيتي جامعه به مراتب بيش از پر جمعيتي است. در تربيت فرزندان، و سرشكني هزينه ها و اقتدار سياسي جامعه پرجمعيت و... 9. پيروي مطلق و بدون چون و چرا، بدون توجه به مقتضيات و زيرساختهاي جامعه اسلامي، پيروي از سياستهاي جهاني و توصيه و ترغيب مداوم آنان به هنجارسازي نسبت به داشتن فرزند کم، و نفي مطلق افزايش جمعيت، خطر رشد منفي جمعيت و پير شدن جمعيت را به دنبال دارد و وابستگي كشور و... البته کمفرزند بودن خانوادهها در کشورهاي غربي، عمدتاً حاصل و پيامد طبيعي صنعتيشدن و مدرنيته است، نه توصيه و برنامهريزي دولتمردان. 10. شدت كاهش باروري و نرخ رشد جامعه ما اگر ادامه داشته باشد، ما را با بحران پيري جمعيت و انقطاع نسل مواجه ميسازد. در صورت عدم اقدام مناسب و عاجل در آينده نزديك، با مشكلات و پيامدهاي بسيار خسارتباري مواجه خواهيم شد. بايد به اين باور رسيد كه بسياري از مشکلات موجود كشور، ناشي از توزيع نامناسب جمعيت و تراکم جمعيت در شهرها و توسعه بيرويه شهرها و عدم بهرهبرداري صحيح از منابع و امكانات خدادادي است. با برنامهريزي صحيح و بهكارگيري نيروهاي جوان مولد در عرصههاي گوناگون، ميتوان شاهد جامعهاي توسعه يافته با كمترين مشكلات بود.
موضوع:
اعضاي پورتال فقط در صورت فراموش نمودن نام کاربري و رمز عبور ميتوانند به اين صفحه مراجعه نمایید. برای مشاهده شماره تلفن های ارتباطی بخش های مختلف اینجا کلیک نمایید...